آداب جسد،روح ودیدارش باجسدش بعدازمرگ،فوائدزيارت اهل قبور،زیارت ارواح مؤ منان وکفار با خانواده شان
قبر ميت بايد به اندازه بدن او باشد، ميت را بايد در ميان قبر راحت بخوابانند، آن را به اندازه كافى گود كنند، در جايى كه مى خواهد كسى از دنيا برود، كارى نكنند، كه از نزول ملائكه جلوگيرى شود، آدم جنب داخل نشود، قرآن قرائت كنند، پاى محتضر را به سمت قبله دراز نمايند، دعاى ((عدليه )) و سوره ((يس )) و ((وصافات )) بخوانند چيز سنگين روى سينه او نگذارند و بهتر است افرادى كه وارد مى شوند با وضو باشند؛ زيرا محل جان دادن ميت محل نزول فرشتگان و ارواح مقدس معصومين عليه السلام است .
كسى كه از دنيا مى رود بايد مؤ منين براى تشيع جنازه او اجتماع كنند، او را به سه آب ، (سدر و كافور و آب خالص ) سه بار غسل دهند و در سه يا پنج پارچه كفن نمايند.
بعد او را وارد قبرستان كنند و تا هنگام ورود در قبر تدريجا نزديك قبر نمايند، اگر مرد است بدن را پايين قبر و اگر زن است از پهلو داخل كنند، در ميان قبر صورت او را برهنه نموده و روى خاك گذارند. (كنايه از اين كه خداوندا بهترين جاهاى بدن خود را كه موجب شرف و آبروى من بود اينك در مقابل مقام عظمت و جلال تو به روى خاك مى نهم .)
بايد براى او تلقين بخوانند و جريد تين (دو چوبى كه زير بغل ميت مى گذارند) در زير بغل هايش بگذارند، در چهار گوشه قبر او تربت حضرت سيد شهدا عليه السلام را بريزند.
بعد از آن كه روح انسان از بدن جدا شد و جسد بى جان او را داخل قبر نمودند. روح ، جسد را فراموش نمى كند و گاه گاهى به ديدن آن مى آيد و حالاتش را مشاهده مى كند، از وضع تاءسف بار آن حسرت مى خورد، گريه مى نمايد و سخنانى با بدن مى گويد.
حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: وقتى روح از جسد انسان جدا شد و جنازه او را دفن كردند، سه روز بعد از آن ، از خدا اجازه مى خواهد و مى گويد: خدايا! به من اذن بده تا بروم و جسد خود را مشاهده كنم و ديدارى از او نمايم و ببينم چه بر سرش آمده است .
خداوند اذن مى دهد: روح كنار قبرش مى آيد و از دور نظر مى كند مى بيند، آب از بدن و دهان و بينى او روان شده است . مدتى طولانى گريه مى كند و مى گويد: اى جسد بيچاره ! و اى دوست صميمى من . آيا در زمان حيات و زندگى خود چنين روزى را به ياد مى آوردى ؟ آيا اين منزل وحشتناك و پر بلا و غم و اندوه و پر ندامت را به ياد داشتى ؟ بعد از آن از كنار قبر جدا مى شود و مى رود.
وقتى پنج روز از زمان دفن ميت گذشت . باز مى گويد: خدايا! به من اذن بده تا بروم و جنازه خود را مشاهده كنم . خداوند به او اجازه مى دهد: مى آيد به سوى قبر و از دور به بدنى كه داخل قبر است نظر مى كند، در حالى كه خون از بينى و دهان و دو گوش او بيرون مى آيد و سر و صورت او را چرك و خون فرا گرفته است . باز گريه طولانى مى كند به حال او حسرت مى خورد و مى گويد: اى جسد من ! آيا در زمان حيات خود به فكر اين منزل پر از غم و غصه و پر از مار و عقرب و كرم هايى كه بدن ترا مى خورند بودى ؟ آيا به فكر از هم پاشيدن بدن و اعضاء و جوارح خود بودى ؟ بعد از آن به مكان خود باز مى گردد.
پس از آن هفت روز كه از دفن بدن گذشت روح از خدا اذن مى خواهد كه بيايد و جسد خود را ملاحظه كند. وقتى مى آيد و جسد را از دور ملاحظه مى كند، مى بيند بدن كرم افتاده است . باز گريه طولانى مى كند و مى گويد: اى جسد مسكين و بيچاره من ! آيا در زمان حيات خود كه با فرزندان و خويشان ، عزيزان و همسايگان به سر مى بردى ، به ياد اين روز تنهايى و غربت خود بودى ؟ كجا هستند برادران و دوستان و همسايگان تو، تا در جوارشان به سر مى برى و مسرور باشى ؟ ولى امروز آنان بايد بايد تا روز قيامت براى من و تو گريه كنند.
يك ماه كه از هنگام دفن گذشت روح ، اطراف قبر مى آيد تا مشاهده كند، مال و اولادى كه از او باقى مانده است چه اعمالى برايش انجام مى دهند؟ چگونه اموال او را تقسيم مى كنند و بدهكارى هاى او را مى پردازند؟ او را چگونه از گرفتارى خلاص مى كنند؟
روح تا يك سال اطراف قبر مى گردد و نظر مى كند، كه چه كسانى براى او طلب استغفار مى نمايند؟ چه كسانى براى او محزون و ناراحتند؟ بعد از تمام شدن سال ، روح به جايى كه همه ارواح ، در آن جا اجتماع كرده اند مى رود تا روزى كه در صور دميده شود و همه مردگان دومرتبه زنده شوند.(92)
لازم است بدانيم زيارت مردگان چيست ؟ مسلم است كه زيارت اهل قبور به خصوص علماء و شهداء و مقربان درگاه خدا فوائد بسيارى دارد. از جمله :
1- زيارت قبور ائمه و مقربان ، زائر را از هر آلودگى و خباثت نفس و گناه پاك و منزه مى سازد.
2- زيارت قبور ائمه و مؤ منان ارتباط پيدا كردن با روح متوفى است ، زيارت كننده از آن روح پاك مدد مى گيرد، هر چه روح پاك تر و عالى تر باشد، زائر بهره بيشترى از او خواهد برد.
3- حاجت انسان بر سر قبر علماء و صلحا و شهداء، بيشتر برآورده مى شود، اصولا در جاهايى كه مردمان بزرگ و اولياء خدا دفن شده اند مردم بيشتر به زيارت مى روند و حاجت بيشترى مى گيرند.
4- زيارت اهل قبور، انسان را به ياد مرگ و عالم قبر مى اندازد، او را آخرت و خدا نزديك مى كند، كم تر دل دنيا مى بندد و خود را در آينده جزء اموات به حساب مى آورد.
5 - ناراحتى زائر كم تر مى شود و در اثر زيارت و گريه بر بالين قبور، غم و قصه او از بين مى رود، عقده هاى او بيرون ريخته مى شود. در روايات آمده است : هر وقت خيلى خوشحال يا ناراحت مى باشى به قبرستان برو و قدرى راجع به ساكنان آن جا فكر و تاءمل كن تا به حالت عادى بر گردى .
6- هم تو با آن ها و هم آنان با تو انس مى گيرند! از رفتن تو به زيارت آنان خوشحال و خشنود مى شوند، و درباره تو دعا مى كنند.
چون روح ميت كه به زيارت خود ارتباط بيشترى دارد زيارت اموات بر سر قبرشان اثر بيشترى خواهد داشت . نبايد گفت : براى اموات فرقى ندارد! چه سر قبرستان رويم و چه جاى ديگر، فقط به ياد آن ها بودن كافى است ؟
مؤ منانى كه به زيارت اهل قبور مى روند به واسطه دريچه قبور، خود را به روح آن معصوم ، عالم ، شهيد، مؤ من و مقرب درگاه خدا مرتبط نموده و به اين وسيله با تمام وسعت عالم معنى با ارواح ارتباط پيدا مى كنند و بهره كافى مى گيرند.
وقتى انسان از دنيا رفت و روحش در قالب مثالى به خود صورت گرفت ، روح علاقه خود را به كلى از بدن قطع نمى كند! روح انسان خواب علاقه خود را از بدن كم كرده و بدن در حال خواب ، مقدارى سرد مى شود، ولى در حال مرگ ، روح بيشتر علاقه خود را از بدن قطع مى كند و يك ارتباط ضعيفى باقى مى ماند.
به عبارت واضح تر:
علاقه و ارتباط روح با بدن بر سه گونه است .
1 - ارتباط كامل و تمام مانند حيات و زندگى پيش از مرگ .
2 - ارتباط متوسط، مانند ارتباط روح با بدن در حالت خواب ؛ زيرا مانند مرگ است .
3 - ارتباط كم و ضعيف كه در حال مرگ تحقق يافته .
در روايت وارد شده است كه : روح پس از مرگ ، در روز سوم ، پنجم ، هفتم ، چهلم و سال به ديدن بدن مى آيد و جسم را مى بيند و از آن چه به سر آن آمده ناراحت مى شود.(88)
در وقت خروج روح ، انسان بدن خود را مى بيند و به دنبال آن تا قبر مى رود. به واسطه همين علاقه جزئى مى بينيم كه قبور ائمه اطهار صلى الله عليه و آله و علما و اولياء الله منشاء اثر و نزول بركات و برآورده شدن حاجات است در حالى كه مخاطب به سلام و درود و صلوات ها، ارواح برزخى آنها هستند نه بدن هايى كه در قبر خوابيده اند.
همان طور كه ارواح مؤ منان به صورت انسان در مى آيند و به ديدن اهل خود مى روند، ارواح كفار هم ، به صورت شياطين و ملكاتى كه در آنها بوده اند درد مى آيند (مانند صورت سگ ، خوك ، ميمون ، مار، عقرب ، مورچه و غيره ) و در حجره هايى از آتش منزل مى كنند و از خوراكى ها و آشاميدنى هاى اهل آتش مى خورند و مى آشامند.(86)
هيچ روح كافرى نيست مگر آن كه هنگام ظهر به ديدار اهل و عيال خود مى رود، اگر ببيند اهلش به اعمال نيك مشغول اند براى او موجب حسرت و ندامت خواهد شد؛ چرا كه فرزندان و اهل بيت او به كارهاى نيك و شايسته مشغول اند و او از آنها غافل بوده و كارى براى نجات خود انجام نداده است .
در روايت ديگرى وارد شده : وقتى كافر اهل خود را زيارت مى كند، كارهاى نيكى كه خانواده اش انجام مى دهند از او پوشيده و مخفى مى شود و كارهاى زشت و ناپسند آنان براى او آشكار و هويدا مى گردد.(87)
حفص بن بخترى از امام صادق عليه السلام روايت مى كند كه فرمود: مؤ من ، اهل خود را مى بيند و آن چه را كه موجب محبت او است مشاهده مى نمايد، ليكن چيزهايى كه موجب كراهت او مى گردد از نظر او پوشيده مى شود.
نيز فرمود: بعضى از مؤ منان در هر هفته يك بار، روز جمعه به زيارت و ملاقات اهل خود مى آيند، بعضى ديگر بر حسب مقدار عمل خود مى توانند آنان را ملاقات و زيارت كنند.(89)
ابوبصير نيز از آن حضرت نقل مى كند: هيچ روح مؤ منى نيست مگر آن كه در هنگام ظهر به ديدار اهل خود مى رود، اگر ديد اهلش به اعمال نيك مشغول است ، حمد و سپاس خداى بر اين نعمت به جاى مى آورد.(90)
در حديث ديگرى آمده است : اسحق بن عمار از موسى بن جعفر درباره ارواج گذشتگان سؤ ال مى كند: آيا آنها اهل خود را ملاقات و ديدار مى كنند؟ فرمود: آرى ، گفتم : در چه مقدار از زمان ؟ فرمود: در هر جمعه و در هر ماه و در هر سال يك يار بر حسب مقام و منزلت مؤ من .
گفتم : به چه صورتى آن ها براى ديدار اهل خود مى روند، فرمود: به صورت پرنده لطيفى كه خود را به ديوارها مى زنند و از اهل خود آگاه مى شوند پس اگر آن ها را در خير و خوبى مشاهده كنند خوشحال مى شوند، و اگر در حال بد و حاجت مندى و اندوه بنگرند غم ناك و ناراحت مى گردند.(91)
عبدالرحيم قيصر مى گويد: به آن حضرت عرض كردم : آيا مؤ من اهل خود را ديدار و زيارت مى كند، فرمود: بلى از پروردگارش اذن مى طلبد. خداوند هم ره او اذن مى دهد و دو فرشته نيز همراه او گسيل مى نمايد، آنها به سراغ اهل او به صورت بعضى از پرندگان آمده و بر خانه او قرار مى گيرند، به طورى كه آن مؤ من ، كلام اهلش را مى شنود و به آنها نگاه مى كند.
البته در اين جا كه حضرت فرمود: روح مؤ من به صورت پرنده اى بر ديوارها مى نشيند، مراد اين نيست كه واقعا روح به صورت مرغى در مى آيد، (ممكن است انسان بعضى اوقات مرغى را كه بر روى ديوار خانه مى بيند واقعا فكر كند كه روح مرده او باشد!؟)
بلكه حضرت مى خواهد بفرمايد: همان طور كه مرغها بر روى ديوارهاى شما مى نشيند و به آسانى رفت و آمد مى كنند روح مؤ من هم از خانه خود سركشى مى كند و از اهل و عيال خود و احوال آن ها اطلاع پيدا مى كند.
حال ببينيم ، آيا زنده ها هم بايد به زيارت مردگان بروند يا خير؟ رواياتى در اين زمينه وارد شده كه : بايد مرده ها را فراموش نكرد و به زيارتشان رفت ؛ زيرا آنان از زيارت بازماندگان خوشحال و از زيارت نكردن آنها ناراحت مى شوند.
عبدالله بن سليمان مى گويد: از حضرت امام محمد باقر عليه السلام درباره زيارت اهل قبور سئوال نمودم : آيا به زيارت آنان بروم ؟
فرمود: بلى ؛ چون روز جمعه شود آنان را زيارت كن ؛ زيرا هر كدام از آنان در تنگى و ناراحتى باشند، در بين طلوع صبح صادق و طلوع آفتاب گشايش مى يابند. در اين موقع هر كس به زيارت آنها رفته باشد علم و اطلاع پيدا مى كنند! ليكن چون آفتاب طلوع كند ديگر قادر بر توجه به امور دنيا و زيارت اهل خود نيستند.
عرض كردم : آيا آنها از افرادى كه به زيارت قبورشان مى روند علم پيدا مى كنند و از ديدن آنها خوشحال مى شوند؟ فرمود: آرى ، و نيز از بازگشت زائرين به محل و خانه خود وحشت مى كنند و ناراحت مى شوند.(93)
نيز محمد بن مسلم مى گويد: به حضرت صادق عليه السلام عرض كردم : آيا به زيارت مرده ها برويم ؟ فرمود: آرى ، عرض كردم : آيا آنها از رفتن ما به سوى قبرهايشان مطلع مى شوند؟ فرمود: به خدا سوگند آرى ! از آمدن شما بر سر قبرهايشان خبردار مى شوند و از ديدنتان خوشحال مى گردند و با شما انس مى گيرند.
عرض كردم : وقتى سر قبرشان رفتيم آنان را چگونه زيارت كنيم و چه بگوييم ؟ فرمود: بگو: خدايا! زمين را از طرف پهلوهاى آنان بگستران ، ارواح آنان را به سوى خود بالا بر، مقام رضوان و خشنودى خود را به آنان برسان ، و از رحمت خود در آستانه آنها فرود آور كه به واسطه آن ، تنهائيشان به جمعيت و وحشت شان به انس تبديل شود، به درستى كه تو بر هر كارى توانايى .
چون در بين قبرها هستى يازده مرتبه سوره ((قل هو الله )) را قرائت كن و ثوابش را به روح آنان هديه نما؛ زيرا كسى كه اين عمل را به جاى آورد خداوند به عدد همه مردگان ثواب و پاداش به او عنايت فرمايد.
عبدالله بن سنان مى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم : سلام كردن بر اهل قبور چگونه است ؟ فرمود: چنين مى گويى سلام بر اهل خانه هايى از مؤ منين و مسلمين ، شما زودتر از ما جلودار بوديد و پيش از ما رفته ايد، ما نيز انشاءاله به شما ملحق خواهيم شد.
در روايات زيادى وارد شده است كه : پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و ائمه معصوم عليهم السلام هر شب پنج شنبه با جمعى از مردم به زيارت مردگان مى رفتند و در قبرستان بقيع و وادى السلام براى اموات دعا و طلب آمرزش مى نمودند.
منبع: انسان از مرگ تا برزخ،نوشته :نعمت اله صالحى حاجى آبادى