خداوند متعال به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام فرمود :
ای موسی !
من شش چیز را در شش جا قرار دادم؛
= ولی مردم آنها را در جای دیگر جست و جو می کنند و این درحالی است که هرگز آنها را درآنجا نخواهندیافت:
1- راحتی و آسایش مطلق را در '' آخرت'' قرار دادم،
- ولی مردم در '' دنیا '' به دنبال آن میگردند!
2- عزت و شرف را در ''عبادت'' قرار دادم،
- ولی مردم آن را در'' پست و مقام '' میجویند!
3- بینیازی را در ''قناعت'' قرار دادم،
- ولی مردم آن را در ''زیادی مال و ثروت'' جستجو میکنند!
4- رسیدن به بزرگی و مقام را در ''فروتنی'' قرار دادم،
- ولی مردم آن را در'' تکبّر و خودبرتر بینی'' می جویند!
5- کسب علم را در ''گرسنگی و تلاش'' قرار دادم،
- ولی مردم با ''شکم سیر'' دنبال آن میگردند!
6- اجابت دعا را در "" لقمه حلال "" قرار دادم،
- ولی مردم آن را در ''طلسم و جادو'' جست وجو می کنند!
مستدرک الوسائل ،
ج 12 ، ص 173 ، باب 101
ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به شوقت
صد بار بنا گشت ودگر بار فرو ریخت
اللهم عجل لولیک الفرج
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
گفتگوی خدا و مادر موسی (پروین اعتصامی)
مادر موسی چو موسی را به نیل
در فکند از گفته رب جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت کی فرزند خرد بی گناه
گر فراموشت کند لطف خدای
چون رهی زین کشتی بی ناخدای
گر نیارد ایزد پاکت به یاد
آب، خاکت را دهد ناگه به باد
وحی امد کین چه فکر با طل است
رهرو ما اینک اندر منزل است
پرده شک را بر انداز از میان
تا ببینی سود کردی یا زیان
ما گرفتیم آنچه را انداختی
دست حق را دیدی و نشناختی؟
در تو تنها عشق و مهر مادریست
شیوه ما عدل و بنده پروریست
نیست بازی کار حق، خود را مباز
آنچه بردیم از تو باز آریم باز
سطح آب از گاهوارش خوشتر است
دایه اش سیلاب و موجش مادر است
رودها از خود نه طغیان می کنند
آنچه می گوییم ما، آن می کنند
ما، به دریا حکم طوفان می دهیم
ما به سیل و موج فرمان می دهیم
نسبت نسیان به ذات حق مده
بار کفر است این به دوش خود منه
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
مردی بسیار زیبا و حسرت شیطان
او مرد بسیار زیبایی بود، ثروتی فراون داشت، فرزندان رشید در خانه اش زندگی می کردند، صاحب چندین سر زمین از بلاد شام بود و انواع گلّه از قبیل شتر و گاو و اسب و گوسفند و .... جزء اموالش بود. او فردى نیکوکار و متّقى و مهربان بود. همواره از شیطان و وسوسه های او پرهیز مى کرد.
شیطان بر سپاس گزاری او حسد برد ، شیطان می گفت؛ سپاس گزاری او به دلیل سلامتی و دارایی فراوان اوست، تا این که خداوند با گرفتن ثروت و سلامتی اش او را در بوته آزمایش قرار داد تا به شیطان و شیطان صفت ها ثابت کند که او در همه شرایط شکر گزار است.
شیطان وقتی که گوسفندان و چوپانش را به آتش کشید خود را به صورت چوپان در آورد و نزد حضرت ایوب رفت، او را در محراب عبادت مشغول نماز دید.
گفت: اى ایّوب، مى دانى خدایى که او را عبادت مى کنى، با شتران و چوپانت چه کرده است؟!. ایّوب گفت: اموالم متعلّق به خدا بود که به من امانت داده بود. او از من به حفظ یا هلاک آن ها سزاوارتر است. من همواره خود و مالم را در نابودى مى دانم.
خلاصه وسوسه های شیطان و شیطان صفت ها در این شرایط بسیار سخت در او اثر نکرد و خداوند ایشان را الگویی برای همه جهانیان معرفی کرد و فرمود:
ما او را شکیبا یافتیم چه بنده خوبى که بسیار بازگشت کننده به سوى خدا بود«1»
و البته این صبر و شکیبایی و راضی بودن به مصلحت های الهی در حادثه کربلا نیز بسیار به چشم می خورد زمانی که ابن زیاد گفت: دیدى خدا با برادر و اهل بیت تو چه کار کرد؟ حضرت زینب در مقابل فرمود:
من غیر از نیک رفتارى و زیبایی از خدا چیزى ندیدم«2»
دومین کسی که خداوند آن را به عنوان شاکر نمونه معرفی کرده است حضرت نوح علیه السلام می باشد که خداند در شان این پیامبر می فرماید:
اى فرزندان کسانى که با نوح بر کشتى سوار کردیم! او بنده شکرگزارى بود.«شما هم مانند او باشید، تا نجات یابید»«3»
بدون شک همه پیامبران بنده شکرگزار خدا بودند، ولى براى نوح، ویژگی هایى در احادیث وارد شده که او را شایسته این توصیف نموده است، از جمله این که هر زمان که لباس مى پوشید، یا آب مى نوشید، یا غذایى مى خورد و یا نعمت دیگرى به او مى رسید فورا به یاد خدا مى افتاد و شکرگزارى مى کرد«4»
در حدیثى از امام باقر و امام صادق علیهما السلام مى خوانیم: حضرت نوح، همه روزه صبحگاهان و عصرگاهان این دعا را مى خواند:
خداوندا من ترا گواه مى گیرم که هر نعمتى صبح و شام به من مى رسد، چه دینى و چه دنیوى، چه معنوى و چه مادى، همه از سوى تو است، یگانه اى و شریکى ندارى، حمد مخصوص تو است و شکر هم از آن تو، آن قدر شکرت می گویم تا از من خشنود شوى و حتى بعد از خشنودی هم شکر می گویم«5»
این ها اسوه هایی می باشند که در هر زمانی ؟
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
ﺍﺳﺘﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻼﺱ ﺩﺭﺱ، ﻟﻴﻮﺍﻧﻲ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﺪﺳﺖ
ﮔﺮﻓﺖ.ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ ﻫﻤﻪ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﭘﺮﺳﻴﺪ
ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﻭﺯﻥ ﺍﻳﻦ ﻟﻴﻮﺍﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻴﻢ.
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ:ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻭﺯﻥ ﮐﺮﺩﻥ ﻧﻤﻲﺩﺍﻧﻢ ﺩﻗﻴﻘﺎً ﻭﺯﻧﺶ
ﭼﻘﺪﺭﺍﺳﺖ.ﺍﻣﺎ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ: ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻟﻴﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﺭﺍ
ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻃﻮﺭﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻡ،ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪاﻓﺘﺎﺩ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮔﻔﺘﻨﺪ
ﻫﻴﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﻲ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ:ﺧﺐ،ﺍﮔﺮ ﻳﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﻫﻤﻴﻦ ﻃﻮﺭ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ،
ﭼﻪ؟
ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮔﻔﺖ:ﺩﺳﺖ ﺗﺎﻥ ﺩﺭﺩ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ.
ﺣﻖ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﺖ.ﺣﺎﻻ ﺍﮔﺮ ﻳﮏ ﺭﻭﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ؟
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﮔﻔﺖ:ﺩﺳﺖ ﺗﺎﻥ ﺑﻲ ﺣﺲ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ .ﻋﻀﻼﺕ
ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﻓﻠﺞ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪﻭﮐﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﻪ
ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺸﻴﺪ!
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ
ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ.ﻭﻟﻲ ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﻭﺯﻥ ﻟﻴﻮﺍﻥ
ﺗﻐﻴﻴﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻧﺪ:ﻧﻪ
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ:
ﺩﻗﻴﻘﺎً! ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ،اﮔﺮ
ﺁﻧﻬﺎﺭﺍ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺗﺎﻥ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻳﺪ، ﺍﺷﮑﺎﻟﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺍﮔﺮﻣﺪﺕ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺗﺮﻱ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻴﺪ
ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺁﻣﺪ.ﺍﮔﺮ
ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﮕﻪ ﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﻳﺪ
ﻓﻠﺞ ﺗﺎﻥ ﻣﻲ ﮐﻨﻨﺪو ﺩﻳﮕﺮ ﻗﺎﺩﺭ
ﺑﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﻱ ﻧﺨﻮﺍﻫﻴﺪ ﺑﻮﺩ.
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻦ، ﻳﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪﻟﻴﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﺭﺍﻫﻤﻴﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺯﻣﻴﻦ
ﺑﮕﺬﺍﺭﻱ …
ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ…...
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
ما به ندرت برای کسانی که از ما بهترند راز دل می گوییم . حتی از محضرشان می گریزیم . در مقابل ، بیشتر اوقات اسرار خود را نزد کسانی اعتراف می کنیم که به ما شباهت دارند و در ضعفها و حقارتهایمان شریکند . بنابراین ما نمی خواهیم خودمان را اصلاح کنیم ، یا بهتر شویم زیرا در این صورت ابتدا باید به حکم عجز و قصور خویش گردن نهیم .ما فقط می خواهیم که برحالمان رقت آورند و در راهی که می رویم تشویقمان کنند . خلاصه می خواهیم دیگر مقصر نباشیم و درعین حال برای تزکیه نفسمان هم قدمی بر نداریم . نه از وقاحت نصیب کافی برده ایم و نه از فضیلت. نه نیروی ارتکاب گناه داریم و نه قدرت اجرای ثواب .
کتاب : سقوط
اثر : آلبر کامو
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
وای چه جواب زیبایی داده این استیو
ﻣﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺍﺳﺘﯿﻮ،ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺣﻀﻮﺭﯼ ﺷﻐﻠﯽ ، ﺑﻪ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﺭﻓﺖ. ﻣﺪﯾﺮ ﺷﺮﮐﺖ ، ﯾﮏ ﻭﺭﻗﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺟﻠﻮﯼ ﺍﺳﺘﯿﻮ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺳﻮﺍﻝ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺪﻫﺪ .
ﺳﻮﺍﻝ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ :
ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﺮﺩ ﻭ ﻃﻮﻓﺎﻧﻰ ، ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻯ ﺧﻠﻮﺕ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﻰ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ، ﺑﻪ
ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ، ﺍﯾﻦ ﭘﺎ ﻭ ﺁﻥ ﭘﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﭼﺸﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﮐﻤﮏ ﻫﺴﺘﻨﺪ ...
ﯾﮑﻰ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﺎ ﭘﯿﺮ ﺯﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﮐﻤﮑﻰ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﻮﺩ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻏﺰﻝ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﻰ ﺭﺍ
ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ.
ﺩﻭﻣﯿﻦ ﻧﻔﺮ، ﺻﻤﯿﻤﻰ ﺗﺮﯾﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺘﻰ ﯾﮏ ﺑﺎﺭﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖﻭﻧﻔﺮ ﺳﻮﻡ، ﻋﺸﻖ ﺷﻤﺎﺳﺖ!
ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺩﺭﻭﯼ ﺷﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﺟﺎﻯ ﺧﺎﻟﻰ ﺩﺍﺭﺩ ...
ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺭﺍ ﺳﻮﺍﺭ ﻣﻰ ﮐﻨﯿﺪ؟
ﭘﯿﺮﺯﻥ؟
دوستتون؟
عشقتون؟
ﺟﻮﺍﺑﻰ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﯿﻮ ﻧﻮﺷﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺻﺪﻫﺎ ﻣﺘﻘﺎﺿﻰ ، ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﺁﯾﺪ .
ﭘﺎﺳﺦ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ :
ﻣﻦ ﺳﻮﺋﯿﭻ ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﺍﻡ ﺗﺎ ﭘﯿﺮ ﺯﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﻋﺸﻘﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕاه منتظرمیمانم شایداتوبوس آمد!
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
اگه میخوای رشد کنی , ماموریت زندگیتو پیدا کن
در سایه ی یه فکر بزرگ حرکت کن
از حالا به بعد به چیزی کمتر از بهترین خود رضایت نده
فکرت بزرگ باشه اقدامت کوچک
عشق و انضباط , این دوتا ما رو به همه جا میرسونن
تو بزرگی , پس مکتوب بیندیش , افکارت رو روی کاغذ بیار
آسمون به زمین چسبید تمرین کن , تمرین رو برای خودت خوشایند کن
فوق العاده مودب باش , حتی در صمیمیت زیاد
مثل اهن سرد فکر کن و مثه آتش گرم اقدام کن
مواظب سلامتیت باش , یه سرمایه ی رایگانه
تضاد , عناد و رنجش این سه تا سوراخ ته ظرف موفقیت توست , نذار ظرف موفقیتت سوراخ شه
دنبال بی عیب و نقص بودن نباش , بیاموز , تمرین کن , اجرا کن و دوباره بیاموز
خلاصه هروقت موفق نباشی , شاد نباشی , تندرست نباشی , خلاف اراده ی خداوند ایستادی دوستم
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
به نظر شما:
اگر حشره ای در فنجان قهوه بیفتد، تصور می کنید واکنش یک آمریکایی، انگلیسی، چینی و یک صهیونیست اسرائیلی چه خواهد بود؟!
.
مرد امریکایی فنجان را به خیابان پرتاب و کافه را ترک می کند.
مرد انگلیسی، حشره را خارج می کند و قهوه را سر می کشد!
و مرد چینی حشره و قهوه را با هم سر می کشد.
ولی مرد صهیونیست اسرائیلی:
۱- قهوه را به آمریکایی می فروشد و حشره را به چینی.
۲- در تمام رسانه ها شیون و زاری می کند که امنیتش در خطر است.
۳- فلسطین و حزب الله و سوریه و ایران را متهم می کند که جنگ میکروبی براه انداخته اند.
۴- همچنان به کولی بازی و «ننه من غریبم» خود درباره شکنجه یهودیان در هولوکاست هیتلری و سامی ستیزی و زیر پا گذاشتن حقوق بشر یهودی ادامه می دهد.
۵- از رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین خواهد خواست که به مردم خود بگوید دست از حشره انداختن در فنجان های قهوه بردارند.
۶- از آمریکا درخواست کمک نظامی فوری و وام یک میلیارد دلاری (با قابلیت بازپرداخت یکصد ساله) می کند تا یک فنجان قهوه دیگر سفارش دهد.
۷- قهوه چی را از طریق لابی آیپک مجبور خواهد بود که غرامت بپردازد.!!!!
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
ﻧﺎﭘﻠﺌﻮﻥ ﺑﻨﺎﭘﺎﺭﺕ :
ﺍﮔﺮ ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﻟﺸﮕﺮﯾﺎﻧﻢ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﻓﺘﺢ
ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ...
ﺁﺩﻭﻟﻒ ﻫﯿﺘﻠﺮ :
ﺍﮔﺮ ﻣﻬﻨﺪﺳﺎﻥ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﺳﺎﺯ ﻣﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ
ﺗﻮﻟﺪﻡ ﻧﺎﺯﯼ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺑﻤﺐ ﺍﺗﻤﯽ ﻣﯿﺸﺪ .
ﭘﺒﺎﻣﺒﺮ ﺍﻋﻈﻢ (ﺹ) :
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﺭﺱ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﯼ ﻋﻠﻢ
ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺭﺳﯿﺪ
ﭼﻨﮕﯿﺰ ﻣﻐﻮﻝ :
ﺍﮔﺮ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﺮﺩﺍﻧﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﻧﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﻋﻬﺪﺷﺎﻥ ﺩﻓﺎﻉ
ﮐﻨﻨﺪ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﺭﺱ ﺑﻪ ﮐﺎﻭﺵ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯ .
ﺍﺳﮑﻨﺪﺭ :
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﻓﺮﺩﯼ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﮐﺸﻮﺭﺵ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪﻩ ﺗﻤﺎﻡ
ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺍﻫﻞ ﺍﻣﭙﺮﺍﻃﻮﺭﯼ
ﭘﺎﺭﺱ ﺍﺳﺖ
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎ
ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
چارلی چاپلین برای دخترش نوشت:
تاوقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدنت راعریان نکن. هرگز چشمانت رابرای کسی که معنی نگاهت را نمیفهمد گریان مکن.قلبت راخالی نگهدارو اگر روزی خواستی
کسی رادرقلبت جای دهی سعی کن فقط یک نفرباشد وبه اوبگو توراکمترازخداو بیشترازخودم دوست دارم...
@ @
<) )> <((>
_\ \_ حظبرانه PGKNEEK _//_
.ﻣﺮﺩ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺗﻤﯿﺰ ﻛﺮﺩﻥ ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ ﺗﺎﺯﻩ ﺧﻮﺩ ﺑﻮﺩ
ﻛﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﭘﺴﺮ 4 ﺳﺎﻟﻪ
ﺍﺵ ﺗﻜﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﺮ ﻭﺭﯼ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﻂ
ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ .
ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺩﺳﺖ ﻛﻮﺩﻙ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﭼﻨﺪﯾﻦ
ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺿﺮﺑﺎﺕ ﻣﺤﻜﻤﯽ ﺑﺮ
ﺩﺳﺘﺎﻥ ﻛﻮﺩﻙ ﺯﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﻜﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﭼﺎﺭﯼ ﻛﻪ ﺩﺭ
ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﺷﻮﺩ
ﺩﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻛﻮﺩﻙ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺷﻜﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎﯼ
ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ .
ﻭﻗﺘﯽ ﻛﻮﺩﻙ ﭘﺪﺭﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺁﻛﻨﺪﻩ ﺍﺯ
ﺩﺭﺩ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭘﺪﺭ
ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻥ ﻣﻦ ﻛﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﺷﺪ ﻣﯽ ﻛﻨﻨﺪ ؟
ﻣﺮﺩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﺎﺟﺰ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽ
ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺳﺨﻨﯽ ﺑﮕﻮﯾﺪ ، ﺑﻪ
ﺳﻤﺖ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ ﺑﻪ ﻟﮕﺪ
ﻣﺎﻝ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺎﺷﯿﻦ ..
ﻭ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻛﻞ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩ ﻭ
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭼﺸﻤﺶ ﺑﻪ ﺧﺮﺍﺷﯿﺪﮔﯽ ﻛﻪ
ﻛﻮﺩﻙ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺧﻮﺭﺩ ﻛﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :
( ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﭘﺪﺭ ! )
ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺩﻛﺸﯽ ﻛﺮﺩ .
ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻣﺤﺪﻭﺩﯾﺘﯽ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ .
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺍﺷﺘﻦ .
ﻣﺸﻜﻞ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﻣﻮﺭﺩ
ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﻭ
ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
گل ماه تولد شما چیست؟
فروردین __* گل رز *
بسیار رُک گو ، صادق ، مغرور ، مهربان و عاشق مسافرت...
اردیبهشت __* گل نسترن *
فردى صبور ، پُرطاقت وداراى ارادہ بسیارقوى ، قابل اعتماد...
خرداد __* گل یاس *
دارای رفتار دوستانه ، رُک گو و پُرحرف...
تیر __ * گل بنفشه *
داراى ذهن خلاق و بیشتر از هر جا در خانه احساس امنیت و آرامش داشتن...
مرداد __ * گل شب بو *
بامحبت ، خونگرم و دلسوز اما کمى عصبی...
شهریور __ * گل داوودى *
مُتفکر و اندیشمند...
مهر __ * گل زنبق *
مهربان ، محبوب و داشتن سِرشت سخاوتمندى...
آبان __ * گل ارکیده *
تصمیم گیری عجولانه ولی در کارش بسیار سریع وچابک...
آذر __ * گل مریم *
احساساتى ، صادق ، باوفا ، بَشاش و خوش اخلاق...
دى __ * گل همیشه بهار *
اهل رقابت ، رفیق باز ، قابل اعتماد ، امین و بسیار خوددار...
بهمن __ * گل گلایل *
خیلى با هوش و دانستن امور کارها...
اسفند __ * گل نرگس *
مهربان ، باگذشت ، بسیار خوددار و خودخواه نبودن.
تازه فهمیدم بازی های کودکی حکمت داشت...! زووووو.. تمرین روزای نفس گیر زندگی.. الاکلنگ :تمرین دیدن بالاو پایین دنیا.. سرسره :تمرین سخت بالا رفتن و راحت پایین امدن.. گل یا پوچ :دقت در انتخاب...
برای خندیدن وقت بگذارید، زیرا موسیقی قلب شماست
برای گریه کردن وقت بگذارید، زیرا نشانه یک قلب بزرگ است.
برای خواندن وقت بگذارید، زیرا منبع کسب دانش است.
برای رؤیا پردازی وقت بگذارید، زیرا سرچشمه شادی است.
برای فکر کردن وقت بگذارید، زیرا کلید موفقیت است.
برای کودکانه بازی کردن وقت بگذارید، زیرا یاد آور شادابی دوران کودکی است.
برای گوش کردن وقت بگذارید، زیرا نیروی هوش است.
برای زندگی کردن وقت بگذارید، زیرا زمان به سرعت می گذرد و هرگز باز نمی گردد.
مأموریت ما در زندگی « بدون مشکل زیستن » نیست، « با انگیزه زیستن » است.
تنها به شادی در بهشت نیندیشید به خود بگویید رمز و راز خلقت هر چه باشد؛
"هدف امروز من درست زیستن در اینجا و اکنون است"