سرنوشتباوری ؛
در قلمرو فلسفه آموزهای است که براساس آن تمام رویدادها و اعمال در انقیاد و استیلای تقدیر یا سرنوشت قرار دارند. به آن تقدیرگرایی [۱] هم گفتهاند.
دراین گرایش ارادهٔ آزاد (اختیار) نقشی ندارد. براساس سرنوشتباوری تاریخ تنها در یک روال ممکن و از پیش تعیین شده حرکت میکند و کردارها همواره به یک پایان اجتناب ناپذیر و همیشگی میانجامد، از اینرو پذیرش این حتمیّت یا گریزناپذیری از مقاومت دربرابر آن مناسبتر است.[۲]
دیدگاه سرنوشتباور، از قانون همه یا هیچ پیروی نمیکند و به درجات و اشکال مختلف و متفاوت وجود دارد[۳]
تاریخچه ویرایش
سرنوشتباوری از مسایل دیرینهای است که در بسیاری تمدنها بهصورت یک مسئله بارز مطرح بوده و علاقه نوع انسانها به سوی آن کشیده شدهاست.[۴]
تفاوت با جبرگراییویرایش
ازلحاظ فلسفی سرنوشتباوری با مفاهیمی مانند جبرگرایی، شکستباوری و قضا و قدر تفاوت دارد.
جبرباوری (جبرگرایی)
دراین جا تنها درمقایسهٔ جبرباوری و سرنوشتباوری باید گفت از دید جبرباوران آینده از پیش تعیین شدهاست ولی اعمال آدمی به عنوان بخشی از علیّت آینده برآن موثرند. به عبارت دیگر آنان معتقدند که آینده به خاطر اصل علیت مطلق تثبیت شدهاست حال آن که تقدیرگرایان بدون توجه به علیّت آینده را محتوم و گریزناپذیر میدانند؛ بنابراین برمبنای جبرگرایی اگر گذشته متفاوت باشد، حال و آینده نیز تفاوت خواهند داشت؛ ولی از نظر تقدیرگرایان چنین بحثی اصلاً مطرح نیست زیرا گذشتهای جز آن چه روی داده نمیتوانسته وجود داشته باشد. علاوه برآن در دیدگاه جبرباوران برخلاف سرنوشتباوران تسلیم در برابر سرنوشت مورد تأکید قرار نمیگیرد.[۲]
برهان ویرایش
سرنوشتباوری در فلسفه براساس برهان باطل و جدل منطقی مورد بحث قرار میگیرد. در برهان باطل چنین استدلال میشود که اگر درمورد یک بیماری تقدیر بهبودی از آن باشد بهبودی رخ خواهد داد چه به پزشک مراجعه شود و چه نشود. اگر تقدیر عدم بهبود باشد درصورت مراجعه به پزشک نیز بهبودی رخ نخواهد داد؛ بنابراین بهبودی یا عدم بهبودی از پیش مقدّر است. دراین برهان تقدیرگرایی از جنبه معلولی مورد توجه قرار میگیرد و جنبهٔ علّی آن مغفول میماند. هرچند برخی از اصحاب این اندیشه به این جنبه نیز میپردازند و مثلاً میگویند مراجعه یا عدم مراجعه به پزشک نیز از پیش مقدر شدهاست.[۲]
خصوصیات ویرایش
سرنوشتباوری با اقتدارطلبی و علاقه به رمز و راز قرابت دارد. خرافهپرستی یکی دیگر از ویژگیهای فرد تقدیرگراست که در شخصیت خودکامه و سلطهجو نیز دیده میشود. خرافهپرستی منعکسکننده انتقال مسئولیت از درون فرد به نیروهای خارجی و غیرقابل کنترل است و میتواند نشاندهنده آن باشد که من (ego) فرد از نقش میانجی و نظارهگر خود کنارهگیری کرده و وا دادهاست و نیروهای خارجی مانند تقدیر جانشین آن شدهاند.[۳]
جامعهشناسی ویرایش
سرنوشتباوری از لحاظ اجتماعی جوامع را با نوعی دوگانگی ساختاری و محتوایی روبهرو میکند زیرا از تلفیق و یکپارچگی تقدیرگرایان و بالاخص جماعت محروم با نظام اجتماعی جلوگیری میکند. در حقیقت تقدیرگرایی نگرشی است که مانع ترکیب جماعات محروم با جهان مدرن و تداوم فلاکت و ناتوانی اجتماعی آنها میشود؛ بهخصوص در کشورهایی که میراثخوار استعمار هستند. تکیه و تأکید جماعتهای تقدیرگرا بر فرهنگهای بومی ریشه گسست فرهنگی و هنجاری فرد محروم است که او را از نگرش لازم برای رویارویی مناسب با مطالبات یک جامعه مدرن بیبهره میکند.[۳]
تفسیر رایج و عوامانه این است که دست تقدیر به عنوان یک عامل نامریی و مرموز، گریبان هر انسانی را گرفته و از بدو تولد تا لحظه مرگ او را به همان جهتی که میخواهد هدایت میکند و انسان خواه ناخواه، همان مسیر را طی کرده و هیچگونه حق انتخاب ندارد.[۴]
ادبیات فارسی ویرایش
ضرب المثلهایی از قبیل «هرچه باداباد»، «هرچه پیش آید خوش آید»، «این نیز بگذرد» یا «تقدیر چو سابق است تدبیر چه سود؟» و «تقدیر برابر با ترک تدبیر است» یا «کسی که ترک تدبیر کند به تقدیر راضی شود» و نظایر آن دیده میشوند.[۴][۳]
نظامی میگوید:
حسابی برگرفت از روی تدبیر نبود آگه ز بازیهای تقدیر
در الهیات ویرایش
نوشتار اصلی: قضا و قدر
قضا و قدر در الهیات بحث این است که حوادث جهان تا چه اندازه به خواست و قانون ثابت خدا هستند و تا چه اندازه به اختیار موجودات به ویژه اختیار انسان.
جستارهای وابسته ویرایش
سرنوشت (تقدیر)
اختیار
برهان اختیار
قضا و قدر
لیبرترینیسم (متافیزیک) (اختیارگرایی)
کالونیسم
شکستپذیری
سیکاتاگانایی
منابعویرایش
↑ «درباره جبر و تقدیرگرایی توضیح دهید.». بازبینیشده در ۱۱-۱۱-۲۰۱۲.
↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «تقدیرگرایی». بازبینیشده در ۱۱-۱۱-۲۰۱۲.
↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ «مدیریت تقدیر، آغاز تغییر». بازبینیشده در ۱۱-۱۱-۲۰۱۲.
↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ «تقدیرگرایی عامیانه: ریشهها و پیامدها». بازبینیشده در ۱۱-۱۱-۲۰۱۲.
پیوند به بیرونویرایش