ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

پنـدار گفتـار کـردار نیک
ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

پنـدار گفتـار کـردار نیک

٩٤ ) - سنگ فرش هر خیابان از طلاست


kim-woo-chongکتاب ” سنگ فرش هر  خیابان  از طلاست” سر گذشت شگفت انگیز کیم-وو-چونگ تاجر کره ای، کسی که پیروزیهای صنعت و بازرگانی امروز کره مدیون سخت کوشانی همانند اوست.

کره کشوری است که در چند دهه پیش همه چیز خود را در اثر جنگ از دست داد ولی با تلاش و زحمات چشم‌گیر کسانی نظیر آقای کیم در مدتی کوتاه از یک کشور فقر و تهیدست به یک کشور صنعتی و پیشرفته جهانی تبدیل شد. نسل تلاشگر کره‌ای که این کشور را از گرسنگی و عقب ماندگی به غنا و ثروت رسانیده هنوز زنده و شاهد تلاشهای پیگیر خود هستند و ما می توانیم این تلاشگران تاریخساز را از نزدیک ببینیم.
“کیم ووچونگ” رییس هیئت مدیره و موسس تشکیلات “دیوو” در ۱۹ دسامبر ۱۹۳۶ درشهر”تااگو” کره به دنیا آمد، او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال ۱۹۶۰ موفق به اخذ دانشنامه اقتصاد از دانشگاه ” یانسی” کره گردید. پس از یک سال خدمت در شورای توسعه اقتصادی کره که یک ارگان دولتی است، کار تجاری خود را در شرکت صنایع ” هان سانگ” آغاز نمود و تا قبل از سال ۱۹۶۷ که خود ” شرکت صنایع دیوو” را تاسیس کرد در این شرکت تا مقام مدیریت ارتقا پیدا کرد.
در حال حاضر، شرکت ” دیوو” از طریق بیش از ۷۰ شعبه و نمایندگی در رشته های مختلف صنعتی از قبیل احداث ساختمان، ‌کشتی سازی،‌ تولید و سایل نقلیه، ماشین آلات سنگین و سبک، آدم ماشینی، دستگاه های مخابراتی، ‌محصولات الکترونیکی،‌ وسایل خانه،‌ منسوجات در داخل و خارج از کشور فعالیت داشته و با نقاط مختلف جهان مناسبات تجاری برقرار نموده است.
شرکت “دیوو” با بیش از ۹۱۰۰۰ پرسنل دائم و فروش ۲۲ بیلیون دلار طی  سال ۱۹۹۰، طبق گزارش روزنامه فورچون ، مقام چهل و پنجمین شرکت صنعتی بزرگ جهان را به خود اختصاص داده است. آقای کیم در سال ۱۹۸۷ ضمن اهدا کلیه دارایی خود  ” بنیاد دیدوو” را تاسیس نمود. این بنیاد غیر انتفاعی بوده و تا به حال ۵ بیمارستان عمومی روستایی در کره تاسیس و اداره نموده است. ضمنا آقای کیم تا کنون جوایز بیشماری دریافت نموده و از طرف تعدادی از دانشگاهیان معروف، دکترای افتخاری به ایشان اعطا گردیه است. کتاب ” سنگ فرش هر  خیابان  از طلاست” از تاریخ انتشار یعنی اوت ۱۹۸۹ تا دسامبر ۱۹۹۱ جمعا ۱۲۵۰۰۰۰ نسخه فروش داشته است.

نویسنده: مهدیه ایمانی پور

بخشی از سخنان کیم –وو- چونگ در مقدمه این کتاب

گفتگو با جوانان همواره برای من شادی آور بوده است. زیرا همیشه بای صمیمت و نظرات بی آلایش آنها ارزش قائلم و درعین حال دوست دارم در هر فرصتی که بتوانم آنانرا از تجربیات خود بهره مند سازم.
آنچه امروز مشاهده می شود این است که جوانان بیشتر مجذوب تعلقات و آیین های موجود بوده ، استعدادها و قابلیت های آنان به نحو مطلوب پرورش داده نمی شود. به نظر می رسد افزایش تفکرات مادی ، به  دانش اجتماعی و اخلاق محیط خانه زیان وارد کرده و از آن بالاتر پرورش خلاقیت های فردی به چشم نمی خورد. اینها واقعیت هایی است که امروزه  در کره محسوس است ولی چنین مسائل مشابهی در بسیاری از جوامع دیگر نیز قابل مشاهده است.
اگر چه دنیا سرشار از کتابهای ایدئولوژیک گردیده که در مجموع تمدن انسانی را تشکیل می دهد، اما متاسفانه تجربیات شخصی افراد که در حقیقت سنگ بنای این ایدئولوﮊی ها و عقاید می باشد در اختیار جوانان ما قرار نگرفته است.
آنچه می نویسم دست آوردهایی است از تجربیات شخصی و تجاری و درسهایی که در کلاس زندگی آموخته ام. اگرچه در این کتاب روی سخنم بیشتر با جوانان کره ای بوده است اما مطالب فراوانی در آنها وجود دارد که کم و بیش سایر جوانان کشورهای دیگر را نیز مخاطب قرار می دهد. زیرا جوانان ملیت های مختلف عموما احتیاجات مشترک، آرزوهای مشابه و واکنش های همانند دارند. در این رابطه اختلاف فرهنگها ، پیشرفت های ملی و موقعیتهای جغرافیایی تاثیر چندانی در اصل موضوع ندارند. اینان به راهنمایی نیاز دارند، به سرزندگی و نیرو نیاز دارند تا بتوانند با ناشناخته ها دست و پنجه نرم کند و به جستجوی دنیای بهتر بپردازند. هم چنین نیازمند امید و تصویر روشن آینده می باشند و مهمتر از همه نیاز به رشد بینش اجتماعی و درک خوبیها دارند تا بدین وسیله احساس مسئولیت در آنان به وجود آید، احساسی برای ساختن جهانی بهتر و آینده ای درخشان.
تمام امید من این است که بتوانم هرچه بیشتر ، این مسائل را به خوانندگان منتقل کنم. بر جوانان فرض و واجب است که برای فردا آماده شوند و فرداهای جهان وابسته به این است که جوانان امروز چگونه می اندیشند.
این مایه سربلندی و افتخار من است که اولین مجموعه کارهایم را تقدیم به جوانانی می کنم که وارثین جهان فردایند و امیدوارم که آنها به رشد و شکوفایی خود در کمال خلوص و اعتماد به نفس ادامه دهند،‌ که اگر چنین کند برای همیشه در قلب من جای خواهند داشت.

نکاتی از کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست

کیم  وو چونگ در این کتاب می نویسد:

•    اگر کسی دچار نا امیدی و بد بینی شود  آنجا نقطه پایان پیشرفت اوست . وقتی دیگران شمارش غیر ممکن ها راآغاز میکنند من شمارش امکانات را شروع میکنم.افرادی که به این نتیجه میرسند که« شاید نشد»  یا «اگه نشه چی ؟» صلاحیت کسب وتجارت ندارند .از لحظه آغاز باید به هر آنچه انجام میدهید ،خوش بین باشید اما یک چیز هست که برای این خوش بینی ضروری است وآن از خود گذشتگی برای رسیدن به هدف است .مغز وشخصیت شما هنگامی رشد میکند که از آن استفاده کنیدوآنرا به حرکت در آورید. خلاقیت با کار سخت وامید ،افزایش می یابد هر کسی که خود را وقف کارش کرده هرگز شکست نخورده است. ادیسون اغلب یک آزمایش را تا دویست بار یا حتی بیشتر تکرار میکرد تا این که یک اختراع را ثبت کند اوبا بی تابی وصف ناپذیری نیروی بالقوه نهفته خود را توسعه داد ویک نابغه شد .

•    تلاش بسیار کنید که هر روز باهوشتر تیزتر وبهتر شوید باید با دیگران دست ودلباز وبا خودتان سخت گیر باشید.هرگز از آنچه در حال حاضر دارید و به دست آورده اید راضی نباشید.خود را برای ادامه زندگی آماده کنید .اگر حرکت نکنید فلج میشوید.حفظ وضع امروز واپس گرایی است.

•    ثروتمندان واقعی کسانی هستند که زیاد می بخشند .اگر چه دارایی های یک فرد بسیار کم باشد ولی با بخشش میتواند هر لحظه جزو ثروتمندان واقعی شود.

•    ایجاد خلاقیت با مطرح کردن چند سئوال در باره وضعیت فعلی شروع میشود .
آیا نهایت تلاش خود را کرده ام ؟
آیا شرایط فعلی مطلوب است ؟
روش بهتر ی وجود دارد؟
مهم نیست چه کاری انجام میدهم ولی دوست دارم آنرا درست ،کامل وبی عیب انجام دهم.این کار برای موفقیت بسیار ضروری است.نهایت تلاش خود را تا انتهای کار نه تنها مهم بلکه ضروری واجتناب ناپذیر میدانم.فرصتها وتغییر ها زاییده نا ملایمت ها و نا مطلوب هاست .فرد خوش بین فرصتها را از بحران بیرون میکشد . او ممکن است پیروز شود یا شکست بخورداما از موقعیت بحران وشرایط نا مطلوب نمی هراسد . او با بحران وگرفتاری زندگی مسالمت آمیز میکند ،واز آن چیزی را می آموزد که قبلا نمی دانسته . تا هنگامی که نهایت سعی خود را میکنید هرگز به خاطر شکست سرزنش نمیشوید .تنها کسی سرزنش میشود که با شکست خوردن وموفق نشدن نا امید شود .آنان که میخواهند بهترین باشند باید نهایت تلاش خود را بکنند .اگر نهایت تلاش خودرا انجام دهید احتمال دارد که در اوج قرار نگیرید ولی خیلی به آن نزدیک میشوید .اگر فکر میکنید که نمی توانید کاری را انجام دهید مطمئن باشید که همینطور میشود.تلاشهای تردید آمیز هیچ کس را به اوج نرسانده است.هرگزاز تلاش برای کسب مقام های بالاتر دست نمیکشم چون میفهمم برای اجتناب از پشیمانی و حسرت تنها یک راه وجود دارد وآن نهایت تلاش در کاری است که انجام میدهم.

•    واحد مدیریت شرکت دوو در مقایسه با شرکتهای دیگر ۲ برابر کار میکند .دیگران از ۹ صبح تا ۵ عصر کار میکنند .رشد ما را در ۲۵ سال گذشته معجزه می نامند. هر شرکتی و هر فردی اگر به اندازه ما کار میکرد میتوانست جای ما باشد. اگر کسی ۳ برابر در هر روز نسبت به شخص دیگری کار کند یا درس بخواند این فرد در هر روز به اندازه ۳ روز آن فرد پیشرفت میکند ،البته مهمتر از کمیت زمان کیفیت آن است.روز ها برای من خیلی کوتاه هستند .آرزو میکردم به جای ۲۴ ساعت ۴۰ساعت در هر شبانه روز زمان داشتم.

•    زندگی به اندازه کافی طولانی است اگر از وقت خود بصورت موثر استفاده کنید تا کار بزرگی انجام دهید . امااگر از وقت برای تنبلی وتفریحهای بی محتوا استفاده کنید وبه خاطر عامل باارزشی تلاش وزندگی نکنید متوجه میشوید که خیلی دیر شده و زمان کمی در اختیار دارید .زندگی به خودی خود کوتاه نیست اما با اتلاف وقت آنرا کوتاه میکنیم . زندگی به اندازه ای طولانی است که میتوانید درآن هر کاری که بخواهید انجام دهید . زندگی ارزشمند تر از آنست که که به امور بی ارزش بگذرد .حتی از یک لحظه آن هم غافل نشوید چرا که همه چیز از انباشته شدن لحظه ها ساخته میشود مانند ساخته شدن یک خانه با روی هم قرا دادن آجرها!

•    اگر کسی از راز سلامتی من سئوال کند مجبور خواهم شد که بگویم:« کار سخت». من از کارم همه گونه انرژی میگیرم.انرژی بدنی ، روحی ، فکری. لذت را به کار اضافه کنید، یعنی از هر کاری که انجام میدهید راضی وخوشحال باشید و بخواهید که در آن مهارت منحصر بفردی کسب کنید و بکارتان علاقمند باشید .آنگاه بطور حتم احساس شادابی و نشاط میکنید . عرق ریختن هنگام کار بسیار لذت بخشتر از عرق ریختن در باشگاه است.کار تفریح بزرگ من است این راه میان بر سلامتی من است.به جز کارهایی که از نظر اخلاقی و مذهبی نادرست است هر چیز دیگری را تجربه کنید .سخت درس بخوانید ،دانشجو شوید ورزشکار شوید ،هنر مند شوید،به کوه بروید شطرنج بازی کنید ،بیل زدن زمین را بیاموزید ،مسافرت بروید و…. با انواع شخصیتهای سالم دوست شوید با طبقات گوناگون جامعه در ارتباط باشید .دوستان گوناگون از طبقه های مختلف ثروت بزرگی است .همواره یک کتاب جیبی به همراه داشته باشید.کتابها تجربه های نداشته شما میباشند.

•    نصیحت من به کسی که کاری را آغاز میکند این است :
از همان ابتدا با اراده جدی وبه سختی کار کنید .هیچ چیز بدون تلاش ممتد بدست نمیآید.
به نو آوری های کوچک خود اهمیت بدهید چیزهای کوچک اطرافتان را بهتر کنید.
برای دیگران کار کنید وبه آنها نفع برسانید.
اگر به خود اطمینان داشته باشید هر کاری شدنی است در هر مشکلی یک راه مخفی وجود دارد که انسانهای راسخ با اراده وامیدوار آنرا پیدا میکنند.
فرصتها شانس ها ونقاط عطف زندگی بدون کار سخت راسخ بوجود نمی آیند.

•    احساس میکنم هر کاری را شروع کنم می توانم به پایان برسانم .تنها کاری که می بایست میکردم این بود که تصمیم بگیرم کاری را انجام دهم و هنگام ناامیدی ها مشکلها وشکستها  فقط پایان کار مورد نظرم را تجسم کنم هیچ چیز غیر ممکن نیست . نداشتن استحکام اراده باعث میشود که شما کاری را غیر ممکن تصور کنید.زندگی درهای خود را بروی افرادی می گشاید که آنرا با انرژی وقدرت به مبارزه میطلبند .هر چه را که میخواهید انجام دهید در ذهن خود تجسم کنید که آن کار انجام گرفته وهنگام نا امیدی خستگی و بیحوصلگی  این تصور وتجسم را ادامه دهید.سپس از عقل واراده خود استفاده کنید .

•    اگر به یک هدف رسیدید باید هدف بعدی را تعیین کنید باید این دیدگاه را در زندگی داشته باشید که همواره هدفها تمام نشدنی هستند.هرگز نباید زمانی فرا رسد که فکر کنید وبگویید:بالاخره موفق شدم یا به آنچه میخواستم رسیدم  در این صورت این احساس رضایت از توفیق حاصل شده خطرناک ترین لحظه پیشرفت است.شرط زنده بودن حرکت است وفعالیت نشانه زنده بودن شماست.اگر حرکت نکنید بی جان هستید .عدم نشاط وتحرک  به مرگ منتهی میشود.

•    هر چه بیشتر وسریعتر زمین را حفر کنید ، حفرهای عمیق تر وآب بیشتر وزود هنگام تری به دست می آید.همه ماجرای زندگی همین است وبس.

•    بطور معمول وقتی در سفر هستم از اقامت در هتل خودداری میکنم وبه جایی می روم که فقط بتوانم بخوابم در کارخانه های دور در اقامتگاههای کارگران ،اقامت میکنم تا ببینم چگونه زندگی میکنند  با آنان غذا میخورم ووقت بیشتری را با کارگران میگذرانم نه بخاطر اینکه از خود فروتنی نشان دهم یا صرفه جویی مالی کنم بلکه می خواهم روحیه اصلی خود را داشته باشم.شما باید زیر سطح امکانات خود زندگی کنید این به شما امنیت میدهد احساس امنیت بیشتری میکنم که در پله های پایین تری نسبت به در آمدم زندگی کنم.اگر به زندگی و زرق و برق وثروت خود ببالید وآنرا با وسائل و اتومبیل وخانه های مجلل به نمایش بگذارید.کار احمقانه ای کرده اید چون به این معناست که چیز دیگری برای افتخار کردن ندارید . هرگز مال خود را متعلق به خود ندانید وهرگز برای خود کار نکنید .برای بهبود زندگی افراد جامعه ودنیا کار کنید واز ثروت خود به نیازمندان ببخشید.اگر چه من مدیر یک شرکت جهانی هستم اما برای من رفاه مردم وکار آفرینی لذت بخش است . من از کارهایی که انجام میدهم لذت میبرم و سخت کوشی میکنم .من برای منافعم به دیگران تا به این سن در تلاش جدی و سخت بوده ام .قبل از خودتان به نیازمندتان فکر کنید  ونفع آنان را به نفع شخصی خود مقدم بدانید.آلوده خودپسندی حرص و چشم وهم چشمی نباشید با ایمان  به سمت مقصد فردا حرکت کنید .

•    من به مادرم افتخار میکنم، مشکلهای کمر شکنی که او در پرورش ۵ فرزند به تنهایی متحمل شد شگفت آور بود . او به هر نحوی  مقدمه درس خواندن ما را فراهم کرد.زندگی او فداکاری برای فرزندانش بود. باید اعتراف کنم من به علت تاثیری که از فداکاری مادرم گرفته بودم فلسفه اساسی شرکت دوو را در تلاش فداکارانه برای بهبود زندگی مردم نیازمند قرار دادم.

نویسنده کتاب: کیم – وو – چونگ
ناشر: سیمین
ترجمه: محمد سوری


ولتر : اگرمیخواهیدکسی به حرفتان گوش نکند نصیحتش گنبد

▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓

   @                         @

 <) )>                    <((> 

 _\ \_ PGKNEEK _//_ 

▓▓▓▓▓▓▓▓▓▓ 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.