در این وب یاد روش ها و راهبردهایی ارائه خواهند شد که به شما کمک می کند تا بتوانید زمان خود را بهتر و موثرتر به خدمت بگیرید تا بتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید. در این وب یاد درباره هدف گذاری و تعادل در آن صحبت خواهیم کرد. سپس درباره نحوه تبدیل اهداف به اقدامات و روش های اولویت بندی اقدامات مطالبی را خواهید آموخت و در بخش چهارم نکاتی درباره مدیریت زمان مطرح می شود که می تواند تاثیر اساسی در زندگی شما داشته باشد. نکاتی مانند چگونگی تمرکز کردن، جلوگیری از به تعویق انداختن کارها و تعلل در اجرای برنامه ها و همچنین مهارت نه گفتن؛ مهارتی که در صورت یادگیری آن، بسیاری از فرصت ها را از دست نخواهید داد.
پاسخ همهی این سئوالات در بحثی به نام "مدیریت زمان" نهفته است. مدیریت زمان یعنی چی؟ و این بحث به چه معناست؟ یعنی اینکه از فرصتهای و لحظههایی که داریم بهترین استفاده را داشته باشیم، حتی زمانی که منتظر چنین پیشامدی نباشیم. شاید این صحبتها به نظرتان تکراری باشد اما یک تفاوت دارد و آن این است که راه کارهایی ارائه دادهایم تا شما بتوانید از زمان خود استفاده بهینه داشته باشید:
1. لازمهی و شرط اصلی مدیریت زمان این است که شما هدفهای اصلی زندگی خانوادگی و شخصی خود را مشخص کنید و بهترین روش این است که هدفتان را بنویسید و در این امر برنامهریزی، دقت و تلاش زیادی را به خرج دهید تا بتوانید به اهداف خود نایل شوید چون اگر یکی از عاملهای گفته شده نباشد در راه سر در گم خواهید شد.
2 . رسیدن به هر هدفی حتی خیلی کوچک نیاز به زمان مناسب دارد و به تدریج صورت میگیرد، اگر تلاش لازم را انجام میدهید ولی به نتیجهای که میخواهید نمیرسید، ناراحت و نگران نشوید به تلاش خود ادامه دهید. تلاشهای ما همانند مثال یک درخت و باغبان آن است. ما باغبان و تلاشهایمان مانند یک درخت است. باغبان درخت خود را آبیاری میکند، مواظب آن است تا در فصل مناسب از میوههای درختش استفاده کند و انتظارات خود را برای فصل تابستان نگه میدارد و این امید را ندارد که درختش در فصل زمستان به او میوه بدهد. پس شما هم تلاش خود را بکنید اما منتظر باشید تا زمان باروری درختتان فرا برسد.
3. رسیدن به هر هدف نیازمند انجام چندین فعالیت کوچکتر است. شما باید چندین قدم کوچکتر را بردارید تا به اهداف بالاتری برسید. تلاش میکنیم ریز..ریز همانند ابر که همه میدانیم ابر حاصل تلاش قطره قطرههای اب است تا تبدیل به ابری پربار میشود. پس یادمان باشد برای پر بار شدن ابر باید از قطره قطرههای اب شروع کنیم.
4. بدون داشتن هدفهای قابل وصول و مشخص شما نمیتوانید درباره مدیریت زمان خود تصمیم بگیرید. پس هدفهایی را در نظر داشته باشید که بتوانید به آنها برسید، نکتهی مهمی که در اینجا حائز اهمیت است این است که در حد تلاشتان، رزو و هدف داشته باشید نه کمتر نه بیشتر. زیرا اگربیشتر از تلاشتان ارزو داشته باشید چون به آنها نمیرسید دچار سرخوردگی و افسردگی خواهید شد.
5. برنامههای زمانی در خانواده تا حدودی به برنامههای زمانی یکایک اعضای خانواده بستگی دارد. اگر برنامهریزی و هدفی برای زندگی شخصی و خانوادگی خود دارید این کار مستلزم همکاری و یاری تمام اعضای خانواده است.
6. اگر هدفی را دارید که گروهی است و لازمهی آن تلاش تمام اعضای گروه است متناسب با توان خود و اعضای گروه گام بردارید نه خیلی سریع نه کند.
7. اولویتها در یک زمان تغییر پذیرند ولی لازم است در هر زمانی اولویتها را بازنگری کنید و تغییر دهید. گاهی تلاشهای شما فراتر از آن که پیش بینی میکردید میرود پس در این جا و در این مرحله باید تغیری دراهداف خود ایجاد کنید. و یا بر عکس متوجه میشوید که قادر به تلاش در این حد نیستید پس در اهداف خود یک باز نگری داشته باشید.
8 . از همسرتان و یا والدین خود انتظارات افراطی نداشته باشید. به طور کلی افراد کمال طلب آماده مساحمه و اتلاف وقت هستند. این گونه از افراد با ادعای اینکه کسی به آنها کمک نکرده و زمینه موفقیت آنها را فراهم نکرده است کارهای خود را توجیح میکنند. درسته که کمک و مساعدت دیگران در موفقیتهای ما نقش دارد اما این نقش تا حدودی اهمیت دارد و بیشتر درصد موفقیت به تلاشهای خود فرد بستگی دارد.
9 . برای برنامهریزی بهتر اوقات خود نیاز به توجه به خود، همسر و یا افرادی که میتوانند به شما کمک کنند دارید. زیرا تشویق و دلداری و مساعدت دیگران نقش بسزایی در پیشرفت سریع تر شما دارد .
10 . سعی کنید بعضی از باورهای نادرست درباره مدیریت ناکارآمد زمان را در ذهن خود از بین ببرید. مثلا خیلی از افراد میگویند از فلان روز یا از فلان تاریخ شروع میکنم به درس خواندن، شروع میکنم به کار کردن یا.. نه اینها همه باورهای غلط است. از همین امروز تصمیم بگیرید و تلاش خود را شروع کنید به امید آیندهای واهی نباشید. چون اگر منتظر چنین روزی باشید هیچ وقت، چنین روزی فرا نمیرسد.
11 . در گذشته توقف نکنید و افقهای زیبایی را برای خود ترسیم کنید. تنها از گذشته خود درس بگیرید و به عنوان موتوری برای حرکت به جلو از آن استفاده کنید نه برای حرکت به عقب.
12. این باور را درخود ایجاد کنید که شما مسئول زندگی و اعمال شخصی خود و خانواده تان هستید. بعضی از افراد عادت دارند همیشه مشکلات و سختیهای که برایشان در جریان زندگی پیش میآید را به گردن دیگری میاندازند برای اینکه خود را تبرئه کنند راهی بهتری از این را نمیشناسند. اگر متاهل باشند، تقصیرات را به گردن همسر خود میاندازند، و اگر مجرد باشند، پدر و مادر خود را مسئول تمامی این مشکلات میدانند. اما این موضوع ا را باور کنید که تنها شما و شما هستید که مسئول تمامی مصائب و مشکلات زندگی خود هستید. پس برای حل آنها باید خودتان به تنهایی گام بردارید.

مدیریت زمان
خلاصه:زمان تنها منبعی است که به تمام انسانها به شکل مساوی داده می شود ، اما استفاده از آن سرنوشت زندگی شخصی و حرفه ای همه ی انسان ها دقیقا به نحوه ی استفاده از این منبع بی نظیر متاثر می شود .
"موفقیت در مدیریت زمان وابسته به تشخیص کارهای مهم است "
و مدیریت زمان یکی از مهمترین مهارتهایی که نقش کلیدی در موفقیت دارد .
کلمات کلیدی: مدیریت زمان موفقیت
راههای کسب موفقیت در مدیریت صحیح زمان:
از کارهای غیر مهم صرف نظر کنیم
کارها را اولویت بندی کنیم
راهزنان وقت را بشناسیم
راههای ایجاد وقت را یاد بگیریم
راهزنان وقت عبارتند از:
- صحبتهای کم اهمیت
- مطالعه مطالب کم اهمیت و غیرضروری
- تلفنهای غیر ضروری
- نداشتن انضباط کاری
- سستی و بی ارادگی در تصمیم گیری
- ناتوانی " نه " گفتن به خواسته های نابجا
- نداشتن تمرکز حواس
- عادت امروز و فردا کردن
- قبول و یا تحمیل بیش از حد مسئولیت و کار
- عدم برنامه ریزی مناسب
راههای ایجاد وقت عبارتند از:
- زنده کردن وقت مرده
- انجام کارها به طور همزمان
- تنظیم کردن وقت خواب
- عقب انداختن کارهای غیر مهم
- " نه " گفتن به درخواستهای غیر مهم
دلایل عدم استفاده از مدیریت زمان:
عدم شناخت مدیریت زمان
سستی و تنبلی به دلیل عدم وجود هدف و انگیزش لازم برای برنامه ریزی موثر
علاقه به کار در شرایط بحران و تنگی وقت
مزایای استفاده از مدیریت زمان:
- با مدیریت زمان تعیین می کنید که کدام یک از کارهایی که انجام می دهید مهمتر است این عمل کمک می کند به برخی از فعالیتها اولویت زیادی داده و برخی از فعایتها را حذف کنید
- مدیریت زمان کمک می کند که از طریق حذف مزاحمتها و فعالیتهای غیر ضروری مدت زمانی را که واقعاً کار می کنیم افزایش دهیم
- مدیریت زمان موجب کاهش استرس شده و همین امر موجب بهبود سلامت روحی و جسمی می شود
چگونه از وقت خود بیشترین بهره را ببریم؟
- هرچه هدفها شفاف تر باشد، کارایی در رسیدن به آنها بیشتر می شود
- اولویتهای حقیقی خود را در زندگی و کار تعیین کنید
- برنامه ریزی کنید: هر دقیقه برنامه ریزی برابر با10 دقیقه صرفه جویی در انجام کار است
- قبل از شروع کار، مقدمات آن را فراهم کنید
- تمرین مرتب مهارتها باعث کاهش زمان انجام کار و افزایش کارایی می شود
- استعدادهای منحصر به فرد خود را تقویت کنید
- خود را تحت فشار قرار دهید تا کارهای بیشتر و بهتری را در مدت زمان کمتر انجام دهید و بدین ترتیب به شخصی کارآمد تبدیل خواهید شد
- همواره فردی خوشبین و سازنده باشید
نکاتی پیرامون مدیریت موفق زمان:
- برای برنامه ریزی ، زمان بگذارید
- اهداف رامشخص ساخته و مکتوب کنید
- اولویتها رامشخص کنید
- تهیه برنامه زمانی انجام کارهای اولویت دار
- بر اهداف تاکید کنید نه بر فعالیتها
- هر روز حداقل یک هدف عمده را برای خود قائل شده و بکوشید تا آن را محقق سازید
- هر روز وقت خود راچنان زمان بندی کنید که ابتدا مهمترین کارها راانجام دهید
- اطمینان حاصل کنید که اولین ساعت روز کاری شما سودمند باشد
- هرگاه شروع به انجام کاری کردید سعی کنید بدون وقفه آن را به پایان رسانید
- ما بین فعالیتها برای خود وقت استراحت نیز در نظر بگیرید
- به خود و اولویت بندی که انجام داده اید اعتماد داشته باشید
- به هیچ فردی اجازه ندهید وقت شمارا تلف کرده و برای خود مصروف کند و بیاموزید درصورت لزوم با صراحت" نه" بگویید
- از تمام لحظات زندگی خود به نحو احسن استفاده کرده و در انتظار رویدادهای خوشایند در زندگی باشید
- هنگام نیاز از فرد آگاهی راهنمایی بخواهید
- هدر دهنده های وقت را به حداقل برسانید
کلام آخر : دستیابی به موفقیت در زندگی منوط به اجرای اصل " حذف و انتخاب " است ، انتخاب بین اعمال با ارزش و فعالیتهای بی ارزش . طبق قانون 20/80 سعی کنید از 20% زمان خود برای انجام 80% کارهایتان استفاده کنید.
چرا دچار کمبود زمان میشویم؟
همه ما به یک دلیل واحد دچار کمبود زمان نمیشویم. قبل از اینکه به فکر مدیریت زمان و حل کردن مشکل کمبود زمان خود باشیم، باید ببینیم که چرا دچار کمبود زمان شدهایم. برخی از رایجترین دلایل کمبود زمان را در اینجا با هم مرور میکنیم:
برخی از ما به دلیل رویاهای بزرگی که در سر داریم، احساس میکنیم به کمبود زمان گرفتار شدهایم.
وقتی که تصمیم میگیریم به یک انسان بزرگ تبدیل شویم. وقتی به غولهای صنعت و اقتصاد فکر می کنیم. وقتی میخواهیم تاثیری ماندگار از خودمان در حوزه علم و دانش و فرهنگ و هنر به جا بگذاریم.
یکی از اولین چیزهایی که به خاطر میآوریم محدودیت زمان است. خصوصاً اگر به سن خودمان فکر کنیم و احساس کنیم، تا این نقطه که هم اکنون آمدهایم، به اندازهی کافی از عمر و وقت خودمان استفاده نکرده ایم.
مدیریت زمان و مسئله اولویت بندی در کارها کمبود زمان ممکن است به دلیل مشکل در اولویت بندی کارها و فعالیتها باشد.
گاهی اوقات، ممکن است احساس کنیم که حجم فعالیتها زیاد است و نمیدانیم که بهتر است کدام را به نفع کدام کنار بگذاریم. یا کدام را در اولویت قرار دهیم. من میخواهم درس بخوانم و بهترین معدل را در پایان دوره کارشناسی بگیرم. دغدغهی کنکور ارشد را هم دارم و میبینم فرصت کافی برای آن ندارم.
شنیدهام که پس از دوران دانشجویی فرصت مطالعه خیلی کمتر است و دلم میخواهد از همین دوران برای یادگیری و توسعه دانش خودم هم استفاده کنم. از طرفی برای تامین هزینهی تحصیل و همینطور کسب تجربه، کار هم میکنم یا میخواهم بکنم. احساس میکنم همه اینها هم در یک اولویت هستند و مهم هستند یا اگر اولویتهای آنها با هم فرق دارد، دانش یا شجاعت این اولویت بندی را ندارم. امیدوارم از طریق مدیریت زمان، فضایی ایجاد کنم که به همهی خواستههای خودم برسم.
شبیه همین ماجرا هم برای مدیری پیش میآید که هم میخواهد جلسات برونسازمانی را با دقت و کیفیت خوب برگزار کند. هم اصرار دارد که بازدیدهای منظم و دورهای در داخل شرکت داشته باشد. هم علاقمند است برای همسر و فرزندانش وقت بگذارد و از سوی دیگر، از دانش و تکنولوژی روز هم عقب نماند.
اولویتبندی، مهارتی ضروری اما بسیار دشوار و چالش برانگیز است که در بسیاری از مواقع، ما را ترغیب میکند که با استفاده از مدیریت زمان و مهارتهای مشابه، ظرفیت و توانمندی خود را افزایش داده و صورت مسئله را پاک کنیم
مدیریت زمان و مشکل ما در واگذاری کارها و تفویض اختیار کمبود زمان ممکن است ناشی از واگذار نکردن کارها به دیگران باشد
ما خیلی وقتها در واگذار کردن کارها به دیگران، ضعیف عمل میکنیم. یا کارها را به شکل نامطلوبی به دیگران واگذار میکنیم که در نهایت زحمت خودمان دوچندان میشود. آیا تا به حال شده از کسی بخواهید که برای صرفه جویی در وقت، به جای شما یک پیراهن را برایتان بخرد و جدای از زحمت و منتی که برای شما ایجاد شده، وادار شوید بعداً برای تعویض مراجعه کنید و وقت زیادی را صرف چانه زنی و متقاعد کردن فروشنده به تعویض لباس کنید؟
یا آیا شده است که نامهای را برای تایپ به همکار خود بدهید و ببینید که مدت زمانی که صرف ویرایش و غلط گیری نامه میشود بیشتر از زمانی است که خودتان برای تایپ نامه صرف میکنید؟
واگذاری نادرست و غیرحرفهای کارها به دیگران، باعث میشود که در نهایت بسیاری از ما به این نتیجه برسیم که بهترین روش صرفه جویی در زمان، این است که کارها را خودمان انجام دهیم و از آنجا که به هر حال ، ظرفیت ما در انجام کارها محدود است، نهایتاً احساس میکنیم مدیریت زمان، آن کلید طلایی است که میتواند چنین مشکلی را برای ما حل کند.
کمال طلب بودن میتواند یکی دیگر از دلایلی باشد که ما را نهایتاً به سمت مدیریت زمان سوق داده است
کمال طلبها یا Perfectionist ها، کسانی هستند که برای هیچ کاری، استاندارد ۹۰ یا ۹۵ از صد را نمیپذیرند. آنها استاندارد ۱۰۰ از ۱۰۰ را میخواهند. به همین دلیل هر کاری توسط آنها، بیش از زمان معمول طول میکشد. نامهای که میتواند در پنج دقیقه نوشته شود، پنج بار مرور و ویرایش میشود و پس از سی دقیقه، با نارضایتی ارسال میشود.
اگر ماشین خود را به کارواش ببرند، دو برابر کارگری که ماشین را شسته، وقت میگذارند و دور ماشین میگردند تا از نبودن لکه در اطراف ماشین مطمئن شوند.
یک مهمانی کوچک یا سمینار مختصر داخل سازمان، به اندازهی یک عروسی از آنها وقت میگیرد و باید تمام جزییات بررسی شود و به دقت مورد توجه قرار گیرد.
طبیعی است که در این شرایط، ممکن است من و شما احساس کنیم که مشکل اصلی ما در مدیریت زمان است و اگر در مهارت مدیریت زمان توانمند شویم میتوانیم بدون کمبود وقت، کارها را با همان سطحی از استاندارد که مد نظرمان است انجام دهیم.
مشکل در مدیریت زمان به دلیل حل موردی مسائل حل موردی مشکلات و نداشتن نگاه فرایندی، میتواند دلیل دیگر کمبود زمان باشد.
گاهی اوقات، مسیر کار در تیم ما یا در سازمان ما نادرست است. به جای اینکه مسیر کار را درست کنیم، به صورت موردی مشکلات را حل میکنیم.
دوستان و همراهانی انتخاب کردهایم که هر لحظه بودن کنار آنها، ما را به اتلاف وقت و فراموش کردن اولویتها سوق میدهد. اما به جای اینکه این مسئله را حل کنیم، سعی میکنیم با ابزارها و تکنیک های مختلف، از وقت جزیی باقیمانده استفاده بهتری بکنیم.
شاید هم مشکل اصلی ما انگیزه نداشتن است
وقتی برای کاری که انجام میدهیم انگیزه نداریم، آن را کندتر از همیشه انجام میدهیم. خیلی وقتها هم، ترجیح میدهیم آن کار را در آخرین مهلت مقرر انجام دهیم. در چنین شرایطی، گاهی اوقات مسئلهی ریشهای کمبود انگیزه، دیده نمیشود و عارضهی سطحی آن، یعنی کمبود وقت، مورد توجه و نظر ما قرار میگیرد.
احساس میکنیم با بهبود مهارت مدیریت زمان، میتوانیم انواع مشکلاتی را که در کار و زندگی روزمره خود با آن مواجه هستیم، مدیریت کرده و کاهش دهیم.
دلیل دیگری که بسیاری از ما دچار کمبود زمان میشویم، ضعف ما در هنر نه گفتن است.
شاید شما هم از جمله کسانی باشید که نمیتوانند به سادگی به دیگران «نه» بگویند. به همین دلیل، قسمت عمدهای از وقت خود را صرف انجام کارهایی میکنند که به دلیل خجالت یا رودربایستی یا دلایل مشابه، پذیرفتهاند. در چنین شرایطی، تلاش برای بهبود مهارت مدیریت زمان، به معنای بهبود تواناییهای ما نیست. بلکه گویی میخواهیم ظرفیت بارکشی خودمان را افزایش دهیم تا دیگران بتوانند با دردسر کمتری بار بیشتری را بر شانههای ما تحمیل کنند.
زمان، غیر قابل تکرارترین سرمایهای است که هر کس در اختیار دارد. تنظیم، تقسیم و نحوهی استفاده از آن، کلید بهرهبرداری مطلوب از این سرمایه است. اساساً با برنامهریزی میتوان وقت و فرصت را توسعه داد.
ریشهی اغلب کلمات شکایتآمیز نظیر «نمیرسم»، «وقت نمیکنم»، «فرصت ندارم» و... عدم اطلاع از میزان وقتی است که در اختیار فرد است که این عدم اطلاع نیز به دلیل نداشتن برنامهای مدون است.
کسی که برنامهریزی ندارد، اغلب کارهایی که انجام میدهد، غیر ضروری و کماهمیت است. مدیریت زمان، کلید راهگشایی است که در موفقیت فرد، گروه و... نقشی انکارناپذیر دارد. همانگونه که برنامهریزی، فرد را به توفیق نزدیک میکند، این قابلیت را هم دارد که مدرسه و محیط آموزشی را از یک واحد منفعل به یک واحد فعال و پویا تبدیل کند.
داشتن و استفاده از برنامههای بلندمدت، میانمدت و نیز تنظیم برنامههای روزانه و حتی برنامهریزی با بازههای زمانی کوچکتر، میتواند باعث توفیقات روزافزون شود.
ارتباط بین موفقیت و مدیریت زمان
مهارت مدیریت زمان، عامل مهمی برای موفقیت مدیران در هر کسب و کاری محسوب میشود. متخصصان حوزه مدیریت موضوعی را با عنوان مدیریت اثر بخش معرفی میکنند که بخش اصلی آن را مدیریت زمان تشکیل میدهد، در واقع مدیریت زمان شامل هدف گذاری و تعیین اولویتها و استفاده مناسب از منابع است که امکان انتقال آن از فردی به فرد دیگر وجود ندارد. مدیریت زمان را میتوان به دو دسته کلی مهارتهای فردی و مهارتهای سازمانی تقسیم نمود.

مهارتهای فردی در رابطه با مدیریت زمان
در باب مهارت فردی مدیریت زمان، ریشه اصلی اتلاف وقت، در خود فرد نهفته است و اگر فرد بتواند با کنترل خود، عوامل اتلاف وقت را از بین ببرد، دیگران و اتفاقها نمیتوانند تأثیر عمده ای در اتلاف وقت وی داشته باشند. آدمی با اعمال مدیریت زمان، به حالت خودنظمی میرسد. به عبارت دیگر بدون اینکه ساز و کارهای خارجی، رفتار و اعمال انسان را تحت کنترل در آورد، فرد اعمال و رفتار خود را کنترل می کند و زمان لازم برای انجام دادن فعالیت های بسیار مهم را درنظرمی گیرد. لذا مهارت فردی مدیریت زمان نوعی خود مدیریتی میباشد. در نتیجه با هدف گذاری صحیح در زندگی و مدیریت زمان دستیابی به موفقیت برای افراد در هر مقطعی در از زندگی بسیار آسان میشود. با توجه به نتایج پژوهش محققین در زمینه مدیریت زمان موفقیت افراد تا حد زیادی به شیوه مدیریت زمان و به کارگیری آن در زندگی و کسب و کار خود ارتباط دارد. از این رو بایستی تلاش نمود تا مهارت فردی مدیریت زمان را در بین افراد ترویج نمود و به ویژه هدف گذاری در زندگی را نهادینه کرد تا جامعه با حرکتی منظمتر و بهتر به سوی رشد و توسعه گام بردارد.
مدیران موفق و مدیریت زمان
مدیران موفق بهتر از سایر افراد میدانند که زمان تنها سرمایهای است که غیر قابل برگشت است، انسانهای موفق ارزش ویژهای برای زمانی که در اختیار دارند قائل هستند و از تمامی ثانیههای آن به بهترین شکل ممکن بهره میبند. یکی از مهمترین دلایل رسیدن به موفقیت انجام کارهای موازی میباشد یعنی در صورت امکان و چنانچه به کیفیت کار لطمه ای وارد نشود چندید کار همزمان باهم انجام شوند. برای مثال گوش کردن به فایل های صوتی آموزشی در زمان رفت و آمد به سرکار یا دانشگاه و یا پشت ترافیک نمونه از از انجام کارها به صورت موازی می باشد.
مدیران موفق زمان افراد زیر دست را نیز در اختیار دارند، پس هر چه قدرت مدیریتی بیشتری داشته باشند زمان بیشتری را در اختیار دارند و به طبع بهره بیشتری از این سرمایه میبرند. توجه داشته باشید که زمان تنها سرمایهای است که نمیتوان آن را ذخیره و پس انداز کرد بهترین شیوه مدیریتی این است که در لحظه بهترین استفاده ممکن را از زمان ببرید.
قانون طلایی مدیریت زمان
مهمترین اصل در مدیریت زمان هدف گذاری و اولویت بندی کارها می باشد، همیشه کارهایتان را بر حسب اهمیت اولویت بندی کنید، در نظر بگیرید چه کارهایی اگر دیرتر انجام شوند ضرر بیشتری دارند پس آن ها را در ردیف اول کارها قرار دهید همیشه برای پیشگیری از آسیب های زمانی تا جایی که امکان دارد بی رحم و خشن باشید و هیچ گونه نقص و کم کاری را از خودتان نپذیرید.
مدیرت زمان (به انگلیسی: Time management) عمل یا فرایند طراحی و به کارگیری کنترل آگاهانه بر روی زمانی است که صرف فعالیتهای مشخص میشود , به خصوص به منظور افزایش اثر بخشی،کارایی یا باروری[۱]
در طول تاریخ، زمان و ابعاد مختلف آن، مورد توجه انواع تمدنها بوده و امروزه این توجه بیش از پیش وجود دارد. گونهای که فناوریهای نو، محیطی فراهم آوردهاند که تقریباً در کوتاه مدت میتوان به اطلاعات بی شماری دسترسی پیدا کرده و کارها را بسیار سریع تر و آسان تر از پیش انجام داد. با این وجود، تمایل سرعت عمل در انجام کارها روز به روز بیشتر میشود. با چنین تمایلی این احساس در افراد به وجود میآید که از زمان عقب مانده و نمیتوانند از آن به طور موثر بهره مند شوند. و سیر تاریخی نشان دادهاست که ضعف در مدیریت زمان، یک مساله قدیمی است. مسألهای که فناوری آن را به وجود نیاورده و قادر به حل آن نمیباشد. در شرایطی که ابزار بیشتری برای مدیریت زمان در اختیار داریم و فرایندهای اداری، کمتر دستخوش کاغذ و ملزومات غیر لازم قرار میگیرد، مدیریت ضعف زمان را نمیتوان پنهان نمود و اثر بخشی بیشتری مورد نیاز است. زیرا برای موفقیت بیشتر، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفهای نیازمند بکارگیری راهبردهای مدیریت زمان میباشیم. این راهبردها برای استفادهٔ بهینه از وقت تنظیم شده و به عنوان روشهایی برای پایش و کنترل زمان به کار میرود. با استفاده موثر از زمان میتوان اهداف را مشخص و وظایف و فعالیتها را برنامه ریزی و اولویت بندی نمود. با برنامه ریزی و اختصاص زمان، درک افراد از زمان در دسترس، افزایش یافته و در نتیجه میتوانند از زمان خود به صورت هدفمند و سازمان یافته بهره مند شدند. اولویت بندی امور و اختصاص زمان مشخص به هر فعالیت، موجب میشود وظایف گوناگون به موقع انجام گیرد. پس با استفاده از روشهای مدیریت زمان، بینش افراد در مورد نحوه استفاده از زمان بیشتر شده، تخمین دقیق تری از مدت زمان لازم جهت انجام کارها به دست میآورند و در مجموع نتایج مبتدی حاصل میگردد. برخی نتایج حاصل از شیوههای مختلف مدیریت زمان عبارتند از:
آماده سازی برای برنامه ریزی آگاهانه
یادآوری در انجام امور
سامان بخشیدن به افکار و فعالیتها
انجام امور در زمان تعیین شده
ایجاد انگیزه لازم برای انجام کار
متمرکز ساختن توجه فرد به اولویتها
جلوگیری از اتلاف وقت و امور غیر ضروری
سرعت در پیشرفت و ارتقاء عملکرد شخصی
کاهش فشار روزانه و در نتیجه افزایش سلامت روان
افزایش کارایی، سازماندهی و بهره وری
در مجموع با اجرای مدیریت زمان، برنامه ریزی و پایش، پیامدهای واقع بینانه تری حاصل میگردد و همه چیز به شکل موثر تر انجام میشود. متدولوژیهای متعددی برای مدیریت زمان تا کنون ارایه شده است که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره نمود:
<GTD: Getting Things Done, David Allen>
بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم
و قسم ها خوردیم
ما به هم بد کردیم
ما به هم بد گفتیم
ما حقیقت ها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم
از شما می پرسم
ما که را گول زدیم ؟
پندار،گفتار،کردار PGKNEEK
@ نیـــــک @
<) )> <((>
_\\_ APPOSTAD _//_
S i G N A T U R