ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

پنـدار گفتـار کـردار نیک
ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

پنـدار گفتـار کـردار نیک

١٣٢ ) - حظبرانه ١٣٩٣٠٧١٢ حظبرانه

p.gifg.gifk.gifn.gife.gife.gifk.gif

54.gif

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_

در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالیکه گویی ایستاده بودم !
چه غصه هایی که فقط به سپیدی مویم حاصل شد در حالیکه قصه کودکانه اى بیش نبود !
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمی شود !

به همین سادگی …

باور نمی کنم هیچگاه خداوند به ما بگوید "نه"!
خدا سه گزینه دارد: 
١.آری… 
٢.باشد ولی الان نه… 
٣.پیشنهاد بهتری برایت دارم،… 
فقط صبور باش…

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


حسین پناهی
روی تابوت و کفن من بنویسید:
این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست 
قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.
بعد از مرگم،
انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید.

به پزشک قانونی بگویید ؛
روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!

ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک ‌کاری کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!
مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.
روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست. 
دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!
کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند.

شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید. 

گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.
در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.

از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می طلبم !

من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم! 
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم  حسین پناهی

میزی برای کار ،
کاری برای تخت ،
تختی برای خواب ،
خوابی برای جان ،
جانی برای مرگ ،
مرگی برای یاد ،
یادی برای سنگ ،
این بود زندگی ... حسین پناهی

نیستیم !
به دنیا می آییم 
عکس ِ یک نفره می گیریم !
بزرگ می شویم ،
عکس ِ دو نفره می گیریم !
پیر می شویم ،
عکس ِ یک نفره می گیریم ...
و بعد
دوباره باز
نیستیم  حسین پناهی

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_

: روزگار جالبیست !
مرغمان تخم نمیگذارد ولی هر روز گاومان میزاید
.
.
.
کـــســـی که ســلــول انــفـــرادی را ســاخــت
مـــی دانــســـت
ســـخــت تــــریــن کـــار انـــســـان
تحـــمـــل خــویــشتــن است . . .
.
.
.
گاه جـــــمـلـه ای از تو
…حـــــمـلـه ای میشود به او !
واژگانت را سازگار کن !
.
.
.
 آخرش معلوم نشد زمانه عوض شده یا آدم هایش ؟!
اما پیداس دستشان در یک کاسه است !
.
.
.
آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند
از آدم های یک ساعت دیگر میترسم
چون درگیر هزاران ثانیه اند
ثانیه هایی که در هرکدام
رنگی دگر به خود میگیرند !..

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


صبری که ببرده نور را از بصری
در حسرت و تنهایی و در بی خبری
بنگر که چگونه شد سر انجامِ نبی
در پرده ی هر شکست، باشد ظفری

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


شیخ حسنعلی نخودکی در وصیت به پسرشان می فرمایند:

لقد وصّیناالذین اوتواالکتاب من قبلکم و ایّاکم ان اتقواالله...؛ هر آینه سفارش کردیم به پیامبران پیش از شما و به شما نیز که از خدا بپرهیزید و تقوا پیشه سازید.»

نیست جز تقوا در این ره توشه‏اى
نان و حلـــــــوا را بنه در گوشه‏اى

با تقوا به همه چیز می‌توان رسید. اگر در این راه - طى طریق - به سوى خداوند، تقوا نباشد، ریاضت و مجاهدت را هرگز اثرى نیست؛ جز زیان، اثرى ندارد و نتیجه‏اى جز دورى از درگاه خدا نخواهد داشت. اگر آدمى یک چهله(چهل روز) به ریاضت بپردازد، اما یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین بر باد رفته است. در تمام عمرم، تنها یک روز نماز صبحم قضا شد. پسر بچه‏اى داشتم؛ شب آن روز از دست رفت. سحرگاه به من گفتند که این رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده‏اى؛ اینک اگر شبى، تهجد و شب‏ زنده‏دارى‏ام ترک گردد، صبح آن، انتظار بلایى را مى‏کشم.

اگر آدمى یک چهله(چهل روز) به ریاضت بپردازد، اما یک نماز صبح از او قضا شود، نتیجه آن اربعین بر باد رفته است. در تمام عمرم، تنها یک روز نماز صبحم قضا شد. پسر بچه‏اى داشتم؛ شب آن روز از دست رفت. سحرگاه به من گفتند که این رنج فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده‏اى؛ اینک اگر شبى، تهجد و شب‏ زنده‏دارى‏ام ترک گردد، صبح آن، انتظار بلایى را مى‏کشم.
انجام امور مکروه، موجب پایین آمدن مقام بنده خدا مى‏شود و به عکس، انجام مستحبات، مرتبه او را ترقى مى‏بخشد. بدان که اگر در راه سیر و سلوک، به جایى رسیده‏ام، به برکت بیدارى شب و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات بوده است

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


وصیت نامه لویی پاستور

در هر حرفه و شغلی که هستید نه اجازه دهید که به بدبینی های بی حاصل آلوده شوید و نه بگذارید که بعضی لحظات تاسف بار که برای هر ملتی پیش می آید شما را به یاس و نا امیدی بکشاند.
 
در آرامش حاکم بر آزمایشگاه ها و کتابخانه هایتان زندگی کنید.
 
نخست از خود بپرسید: “من برای یادگیری خود چه کرده ام؟”
 سپس همچنان که پیش تر می روید بپرسید: “من برای کشورم چه کرده ام؟”
 و این پرسش را آنقدر ادامه دهید تا به این احساس شادی بخش و هیجان انگیز برسید که: “شاید سهم کوچکی در پیشرفت و اعتلای بشریت داشته اید.”
 
اما صرفه نظر از هر پاداشی که زندگی به تلاش هایمان بدهد یا ندهد، آنگاه که لحظه مرگ فرا می رسد هر کدام از ما باید این حق را داشته باشیم که با صدای بلند بگوییم:
 «من آنچه در توان داشته ام انجام داده ام»

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


داستانی کوتاه اما بسیار آموزنده ... سقراط و راز موفقیت...

مرد جوانی از سقراط پرسید راز موفقیت چیست؟ 
سقراط به او گفت: "فردا به کنار نهر آب بیا تا ‌راز موفقیت را به تو بگویم." 
صبح فردا مرد جوان مشتاقانه به کنار رود رفت. 
سقراط از او خواست که دنبالش به راه بیفتد. 
جوان با او به راه افتاد. به لبه رود رسیدند و ‌به آب زدند و آنقدر پیش رفتند 
تا آب به زیر چانه آنها رسید. 
ناگهان سقراط مرد جوان را گرفت و زیر آب فرو برد. 
جوان نومیدانه تلاش کرد خود را رها کند، 
امّا سقراط آنقدر ‌قوی بود که او را نگه دارد. 
مرد جوان آنقدر زیر آب ماند که رنگش به کبودی گرایید و 
بالاخره توانست خود را ‌خلاصی بخشد. 
‌همین که به روی آب آمد، اولین کاری که کرد آن بود که نفسی 
بس عمیق کشید و هوا را 
به اعماق ریه‌اش فرو فرستاد. سقراط از او پرسید 
"زیر آب چه چیز را بیش از همه 
مشتاق بودی؟" گفت، "هوا." ‌سقراط گفت: 
"هر زمان که به همین میزان که اشتیاق هوا را داشتی موفقیت را 
مشتاق بودی، ‌تلاش خواهی کرد که آن را به دست بیاوری؛ موفقیت راز دیگری ندارد."

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_



داستان بسیار زیبا و آموزنده از پائولو کوئلیو (١)
(حتی اگر قبلا هم شنیده باشید باز ارزش خواندن را دارند)


دویست و پنجاه سال پیش از میلاد در چین باستان شاهزاده ای تصمیم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندی مشورت کرد و تصمیم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند. وقتی خدمتکار پیر قصر ماجرا را شنید بشدت غمگین شد، چون دختر او مخفیانه عاشق شاهزاده بود،دخترش گفت او هم به آن مهمانی خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسی نداری، نه ثروتمندی و نه خیلی زیبا. دختر جواب داد: می‌دانم هرگز مرا انتخاب نمیکند، اما فرصتی است که دست کم یک بار او را از نزدیک ببینم.
روز موعود فرا رسید و شاهزاده به دختران گفت: به هر یک از شما دانه‌ای می‌دهم، کسی که بتواند در عرض شش ماه زیباترین گل را برای من بیاورد…. ملکه آینده چین می‌شود. دختر پیرزن هم دانه را گرفت و در گلدانی کاشت.
سه ماه گذشت و هیچ گلی سبز نشد، دختر با باغبانان بسیاری صحبت کرد و راه گلکاری را به او آموختند، اما بی نتیجه بود، گلی نرویید. روز ملاقات فرا رسید ، دختر با گلدان خالی اش منتظر ماند و دیگر دختران هر کدام گل بسیار زیبایی به رنگها و شکلهای مختلف در گلدان های خود داشتند. لحظه موعود فرا رسید. شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسی کرد و در پایان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آینده او خواهد بود.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسی را انتخاب کرده که در گلدانش هیچ گلی سبز نشده است.
شاهزاده توضیح داد: این دختر تنها کسی است که گلی را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسری امپراتور می‌کند: گل صداقت…
همه دانه هایی که به شما دادم عقیم بودند، امکان نداشت گلی از آنها سبز شود!
--------------------------
   @                   @  
 <) )>               <((>
_\_ PGKNEEK _//_ 
-------------------------- 
داستان بسیار زیبا و آموزنده از پائولو کوئلیو ( ٢)
(حتی اگر قبلا هم شنیده باشید باز ارزش خواندن را دارند)

سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی میکرد که وزیری داشت .
وزیر همواره میگفت: هر اتفاقی که رخ میدهد به صلاح ماست .
روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید،وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ میدهد در جهت خیر و صلاح شماست !
پادشاه از این سخن وزیر برآشفت و از رفتار او در برابر این اتفاق آزرده خاطر شد و دستور زندانی کردن وزیر را داد…
چند روز بعد پادشاه با ملازمانش برای شکار به نزدیکی جنگلی رفتند. پادشاه در حالی که مشغول اسب سواری بود راه را گم کرد و وارد جنگل انبوهی شد و از ملازمان خود دور افتاد،در حالی که پادشاه به دنبال راه بازگشت بود به محل سکونت قبیلهای رسیدکه مردم آن در حال تدارک مراسم قربانی برای خدایانشان بودند، زمانی که مردم پادشاه خوش سیما را دیدند خوشحال شدند زیرا تصور کردند وی بهترین قربانی برای تقدیم به خدای آنهاست !
آنها پادشاه را در برابر تندیس الهه خود بستند تا وی را بکشند، اما ناگهان یکی از مردان قبیله فریاد کشید : چگونه میتوانید این مرد را برای قربانی کردن انتخاب کنید در حالی که وی بدنی ناقص دارد، به انگشت او نگاه کنید !
به همین دلیل وی را قربانی نکردند و آزاد شد .
پادشاه که به قصر رسید وزیر را فراخواند و گفت:اکنون فهمیدم منظور تو از اینکه میگفتی هر چه رخ میدهد به صلاح شماست چه بوده زیرا بریده شدن انگشتم موجب شد زندگیام نجات یابد اما در مورد تو چی؟ تو به زندان افتادی این امر چه خیر و صلاحی برای تو داشت؟!
وزیر پاسخ داد: پادشاه عزیز مگر نمیبینید،اگر من به زندان نمیافتادم مانند همیشه در جنگل به همراه شما بودم در آنجا زمانی که شما را قربانی نکردند مردم قبیله مرا برای قربانی کردن انتخاب میکردند، بنابراین میبینید که حبس شدن نیز برای من مفید بود!
ایمان قوی داشته باشید و بدانید هر چه رخ میدهد خواست خداوند است، تصمیمات خداوند از قدرت درک ما خارج است اما همیشه به سود ما می باشد.

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


قضاوت نکنید !
پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستان... شد ,,, او پس از اینکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهایش را عوض کرد و مستقیم وارد بخش جراحی شد ,,,

او پدر پسر را دید که در راهرو میرفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض دیدن دکتر، پدر داد زد: چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟ مگر نمیدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟

پزشک لبخندی زد و گفت: "متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دریافت تماس تلفنی، هرچه سریعتر خودم را رساندم ,,, و اکنون، امیدوارم شما آرام باشید تا من بتوانم کارم را انجام دهم ,,,

پدر با عصبانیت گفت:"آرام باشم؟! اگر پسر خودت همین حالا توی همین اتاق بود آیا تو میتوانستی آرام بگیری؟ اگر پسر خودت همین حالا میمرد چکار میکردی؟

پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: "من جوابی را که در کتاب مقدس انجیل گفته شده میگویم" از خاک آمده ایم و به خاک باز میگردیم ,,, شفادهنده یکی از اسمهای خداوند است ,,, پزشک نمیتواند عمر را افزایش دهد ,,, برو و برای پسرت از خدا شفاعت بخواه ,,, ما بهترین کارمان را انجام میدهیم به لطف و منت خدا ,,,
پدر زمزمه کرد: (نصیحت کردن دیگران وقتی خودمان در شرایط آنان نیستیم آسان است ),,,
عمل جراحی چند ساعت طول کشید و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بیرون آمد ,,, خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد ,,,
و بدون اینکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و در حالیکه بیمارستان را ترک می کرد گفت : اگر شما سؤالی دارید، از پرستار بپرسید ,,,
پدر با دیدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک دید گفت: "چرا او اینقدر متکبر است؟ نمی توانست چند دقیقه صبر کند تا من در مورد وضعیت پسرم ازش سؤال کنم؟
پرستار درحالیکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد : پسرش دیروز در یک حادثه ی رانندگی مرد ,,, وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتیم، او در مراسم تدفین بود ,,, و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد ,,, او با عجله اینجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند."

هرگز کسی را قضاوت نکنید چون شما هرگز نمیدانید زندگی آنان چگونه است و چه بر آنان میگذرد یا آنان در چه شرایطی هستند .

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


پیرمرد از دختر پرسید:
- غمگینی؟
- نه
- مطمئنی؟
- نه
- چرا گریه می کنی؟
- دوستام منو دوست ندارن
- چرا؟
- چون قشنگ نیستم
- خودشون اینو به تو گفتن؟
- نه
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم
- راست میگی؟
- آره ، از ته قلبم
دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد، کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت...
"گاهی وقتا انسان ها میتونن با زدن یه حرف ساده دل همرو خوش کنن"
اما حیف .....

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﺑﻨﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ؟ ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ    ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ : ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ . ﺩﻭﻣﯽﮔﻔﺖ : ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ 
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ : ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ ...ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎد
ﺩﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﯿﻔﺶ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ , ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻟﻮﮐﺲ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﻔﺎﻟﯽ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻫﺮ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼﺭﯾﺨﺖ 
ﺭﻭ ﺑﻪﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻫﺮ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺳﻔﺎﻟﯽﺁﺑﯽ ﮔﻮﺍﺭﺍ , ﺷﻤ...ﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ
ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟؟؟ ﻫﻤﮕﯽ ﺑﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻟﯿﻮﺍﻥﺳﻔﺎﻟﯽ ﺭﺍ ... ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ؟؟؟ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﯿﺪ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ ... ﺣﯿﻒ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﺩﻣﺎ ... ﺩﯾﺮ ﺭﻭ ﻣﯿﺸود

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


علم و عمل - خواجه عبداللّه انصاری:
به عمل در بهشت نتوان شد که عمل با ایمان را قبول کنند و جز به فضل و رحمت او مردمان ایمان قبول نکنند. پس دنیا و عقبی و ایمان و اسلام همه ازفضل او دارند.

علم بی‏عمل، سقیم است و عمل بی‏علم عقیم است و علم با عمل دُرّ یتیم است. علم بی‏عمل دیوانگی است و عمل بی‏علم بیگانگی است. علم که امروز تو را از معاصی باز ندارد و در طاعت نیارد، فردا تو را از آتش دوزخ هم باز ندارد. پس در عمل جهد کن و در جهد نظاره‏ی فضل کن. جمال فضل او را در آینه‏ی حسن عمل بتوان دید. هرچند که آینه صاف‏تر و فراخ‏تر و بزرگ‏تر جمال درو روشن‏تر توان دید و بیشتر توان دید. این حدیث اشارت نه بدان می‏کند که تو در عمل سستی کنی بلکه اشارت بدان می‏کند که تو خود را بدین طریق در فضل و رحمت او گم کنی.

زشتی افعال خود را به نیکویی اعمال زایل کن که به آتش دوزخ زایل نباید کرد تا جمال فضل و رحمت در حُسن اعمال پیدا آید و راه بهشت بر تو گشاده آید تا به دید غرقابی خود در فضل او درآیی در بهشت که سرای اهل فضل و رحمت است، چنانکه رفت.

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


بدترین ها همیشه نصیب کسانی میشوندکه
قبلا به بهترینها راضی نبودند

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظــــر نامه رسـان من و توست
گـــوش کن با لب خاموش سخــن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من وتوست

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


دل به دلبر گر سپاری دل بری
دل بری کن تا بیابی دلبری
هرکه انسانست از این سان خوانمش
آن چنان انسان بسی به از پری
از سر سر در گذر چون عاشقان
عشقبازی نیست کار سرسری
گر بیاری جام می یابی ز ما
هر چه آری نزد ما آن را بری
جان به جانان ده بسی نامش مبر
حیف باشد نام جائی گر بری
چون خلیل الله همه بتها شکن
تا نباشی بت پرست آذری
نعمت الله را اگر یابی خوشست
زان که دارد معجز پیغمبری 
 شاه نعمت الله ولی

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_



شیخ احمد جامى بر بالاى منبر گفت :
مردم هر چه مى خواهید از من بپرسید. ناگهان زنى فریاد زد: اى مرد! ادعاى بیهوده نکن! خداوند رسوایت خواهد کرد.هیچ کس جز على (ع) نمى تواند بگوید که پاسخ تمام سؤالات را مى داند شیخ گفت : اگر سؤ الى دارى بپرس !
زن گفت : مورچه اى که بر سر راه سلیمان نبى آمد، نر بود یا ماده ؟
شیخ گفت : آیا سؤ ال دیگرى نداشتى این دیگر چه سؤ الى است ؟ من که نبوده ام ببینم نر بوده یا ماده . زن گفت : نیازى نیست که تو بوده باشى ، اگر با قرآن آشنایى داشتى مى دانستى . در سوره نمل آمده که "قالت نمله" مشخص میشود مورچه نر بوده است یا ماده . مردم به جهل شیخ و زیرکى زن خندیدند.
شیخ گفت : بگو اى زن آیا با اجازه شوهرت در اینجا هستی یا بدون اجازه ؟ اگر با اجازه آمده اى که خدا شوهرت را لعن کند و اگر بى اجازه آمده خدا خودت را لعن کند. زن گفت : بگو ببینم آیا عایشه با اجازه پیامبر به جنگ امام زمان خود على (ع) آمده بود و یا بدون اجازه ؟
پس شیخ بیچاره نتوانست جواب گوید و از منبر به زیر آمد و به منزل رفت و چند روزى از غصه رسوایى بیمار شد
الغدیر، ج 11، ص 395

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


زن و شوهری با کشتی به مسافرت رفتند. 
کشتی چند روز را آرام در حرکت بود که ناگهان طوفانی آمد
و موج های هولناکی به راه انداخت، کشتی پر از آب میشد
ترس همگان را فراگرفت و ناخدا می گفت که همه در خطرند
و نجات از این گرفتاری نیاز به معجزه خداوندی دارد.
زن نتوانست اعصاب خود را کنترل کند
و بر سر شوهر داد و بی داد زد
اما با آرامش شوهر مواجه شد، پس بیشتر اعصابش خورد شد
و او را به سردی و بیخیالی متهم کرد
شوهر با چشمان و روی درهم کشیده به زنش نگریست
خنجری بیرون آورد و بر سینه زن گذاشت
و با کمال جدیت گفت:
آیا از خنجر می ترسی؟
گفت: نه
شوهر گفت: چرا؟
زن گفت: چون خنجر در دست کسی است که
به او اطمینان دارم و دوستش دارم
شوهر تبسمی زد و گفت: حالت من نیز مانند تو هست
این امواج هولناک را در دستان کسی می بینم که بدو اطمینان دارم و دوستش دارم!!
آری! زمانیکه امواج زندگی تو را خسته و ملول کرد
طوفان زندگی تو را فرا گرفت
همه چیز را علیه خود می دیدی
نترس! زیرا خدایت تو را دوست دارد
و اوست که بر همه طوفانهای زندگیت توانا و چیره است..

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


<[ فنّ پاسخ دادن … ]>
مردی بطور مسخره به مرد ضعیغی الجسمی گفت تو را از دور دیدم فک کردم زن هستی و آن مرد جواب داد منم تو را از دور دیدم فکر کردم مرد هستی.
**********************
<[ فنّ پاسخ دادن … ]>
چرچیل وزیر چاق بریتانیا به برناردشو که وزیر لاغری بود گفت هرکس تو را ببیند فکر میکند بریتانیا را فقر غذایی فرا گرفته است . برناردشو جواب داد : و هرکس تو را ببیند علت این فقر را میفهمد .
**********************
<[ فنّ پاسخ دادن … ]>
ملا نصرالدین وارد روستایی شد و یکی از اهالی به او گفت ملا من تو را از طریق الاغت میشناسم و ملا جواب داد : اشکالی ندارد چون الاغها یکدیگر را خوب میشناسند.
**********************
<[ فنّ پاسخ دادن … ]>
مردی به زنی گفت تو چقدر زیبا هستی. زن گفت کاش تو هم زیبا میبودی تا همین حرف را بهت میگفتم . مرد گفت اشکالی ندارد تو هم مث من دروغ بگو.
**********************
<[ فنّ پاسخ دادن … ]>
زوج جوانی در کنار هم نشسته و دختره شدیدا غمگین است. شوهرش بهش گفت : تو دومین دختر زیبایی هستی که توی عمرم دیدم. و دختر با حالت تعجب پرسید پس اولیش کیه؟ شوهر گفت : خودت هستی وقتی تبسم روی لب داری

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


1-داوینچی همزمان با یک دست می نوشت و با یک دست نقاشی میکرد!
2- هیتلر از مکان های بسته وحشت داشت!
3- مار می تواند تا نیم ساعت بعد از قطع شدن سرش نیش بزند!
4- هر انسان تا 8 ثانیه بعد از قطع گردنش هنوز به هوش است!
5- اغلب مارها 6 ردیف دندان دارند!!
6- وقتی به خورشید نگاه می کنید 8 دقیقه قبل از آن را مشاهده میکنید
7- قلب میگو در سر آن واقع است
8- ظروف پلاستیکی تقریبا 50 هزار سال در برابر تجزیه مقاومند
9- حدود 250 نفر از محققان ( ناسا ) ایرانی هستند و رئیس کامپیوتر ناسا یک ایرانی است
10- دانشمندان دریافته اند مورچه ها هم مانند انسان ها صبح ها خمیازه میکشند

11- حس بویائی مورچه با سگ برابری میکند
12- کوچکترین سگ دنیا ((دارکیده پتز بورگ)) نام دارد که 600 گرم وزن دارد
13- آیا میدانستید تصمیم بر این بود که کوکا کولا به عنوان دارو استفاده شود؟
14- - با 30 گرم طلا می توان نخی به طول 81 کیلومتر درست کرد
15- فنلاند از 179 هزار و 585 جزیره تشکیل شده است!
16- - زمین در آغاز پیدایش 2000 بار بزرگتر از حجم کنونی بود!

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


یکی از شرق شناسان
می گوید : 
برای انهدام یک تمدن ، سه چیز را باید منهدم کرد: 
یکم ) خانواده
منزلت پدر و مادر به عنوان مربی کودکان را متزلزل کن تا بزرگترها نتوانند مربی کودکان خویش باشد.

دوم ) نظام آموزشی
از منزلت معلم بکاه و در جامعه او را بی ارزش کن.
سوم ) الگوها و اسوه ها
منزلت بزرگان ؛ ،شاعران؛ نویسندگان، و دانشمندان را هدف قرار ده تا کسی آنها را الگوی خویش قرار ندهد.
________________
شیعه باید بداند
یک سری ضرب المثلهائی که  شیعیان نباید بیان کند !
 
1- حضرت امیر المؤمنین علیه السلام بعد شهادت مادر سادات بسیار تنها شده بودن و سر درمیان چاه مینمودن و با چاه دردودل میکردند و گفتند:
 (علی مانده و حوضش)
2- بعد از ماجرای کوچه بنی هاشم مولا دیگر از ان کوچه رد نشد و گفتند :
علی( خودش رو به کوچه علی چپ میزنه)
بچه شیعه ها :
بردشمن مرتضی علی"ع" لعنت...
=============

کسایی که میگین من سگ امام حسینم بخونند

نامه امام علی ع به عمروعاص:

<*> تو دین خود را در پیروی از کسی (معاویه) قرار دادی که گمراهی اش آشکار است و چون سگی گرسنه بدنبال پس مانده شکار شیر هستی,به بخشش او نظر دوختی که قسمت های اضافی شکارش را به سوی تو افکند...
نهج البلاغه.نامه۳۹
<*> توضیح:
در این نامه علاوه براینکه امام , عمروعاص دشمن خود را به سگ تشبیه کرده اند, صفت کاسه لیسی سگ را امری مذموم و قبیح توصیف میکنند و این برخلاف نقل منتسب به ایشان است که موضوع آن ۱۰ خصلت برجسته و ممدوح سگ است که اخیرا تبلیغ و ترویج میشود.

 مظلومیت فرهنگ اهل بیت
سگ در کلام اهل بیت

<*>امام صادق(ع) :
شیعتی من لم یهر هریر الکلب و لم یطمع طمع الغراب ...
 بحارالانوار.ج۱۵.کتاب الایمان ص ۱۵۰

شیعه من کسی است که مانند سگ عوعو نمی کند و مانند کلاغ طمع نمی ورزد....
<*> با توجه به حدیث,نظر اهل بیت در خصوص شعر ذیل چه میتواند باشد؟

من سگِ عوعو کنِ مخمور از یک باده ام
بعد ولگردی به آقایم حسین دل داده ام

گر زبانم از دهان افتد برون، عاقل بدان
بس که بهرش پارس کردم از نفس افتاده ام

شعر از امام صادق ع:
ماعادنا بیت الا خرب/ومابنسجنا…

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


بیدار … ! بیدار … !
غضنفر لقب حضرت علی علیه السلام است !
متاسفانه مدتی است که تفکری خاص! به اسم طنز ، مقدسات را مورد عنایت قرار میدهند ! از بیان یا ابالفضل و یا قمر بنی هاشم بگیرین تا هتک حرمت به مولا ، حضرت ولی عصر عجل الله . 

یکی از این موارد استفاده از نام غضنفر در به اصطلاح لطیفه هاست و جالبتر اینکه این واژه به بهانه عدم توهین به قومی برزگ و البته دلیر و ستودنی (آذری زبانها و ترک زبانان ) جایگزین میشود ولی چرا لقب امیرالمومنین برای تمسخر باید استفاده شود !!! بر هیچکس پوشیده نیست که چه کسانی به دنبال سکولاریسم و از بین بردن و ضعیف کردن عقاید از هر روشی هستن .

چه کسی و چرا ! نخستین بار به حضرت علی لقب شیر خدا و غضنفر داد؟
در تاریخ آمده است که حضرت علی (علیه السلام) از نظر جسمی دارای بدنی قوی و هیکلی درشت و از نظر روحی نیز بسیار شجاع و قدرتمند و نترس بود و هرگز در جبهه نبرد به دشمنان پشت نکرد؛

«« ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۲، ص ۲۸۷ – ۲۹۵؛ عاصمى، احمد بن محمد، العسل المصفى من تهذیب زین الفتى فی شرح سورة هل أتى، ج ۲، ص ۳۸۶ – ۳۸۷؛ »»

لقب «کرّار غیر فرّار» امام علی (علیه السلام) به همین مناسبت است. 

«« طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، ج ۱، ص ۲۷۲٫ »»

از این نظر، غضنفر که از نام شیر عاریت گرفته شده، برای توصیف آن حضرت (علیه السلام) به کار گرفته شده است، همان طور که لقب اسدالله آن حضرت نیز، به همین مناسبت است.

«« العسل المصفى من تهذیب زین الفتى فی شرح سورة هل أتى، ج ۲، ص ۳۸۹٫ »»

شیر را به دلیل هیکل درشت و شجاعتش غضنفر می گویند و مجازاً به انسان هایی که شجاع و دارای بدن و جثه ای قوی و نیرومند باشند، غضنفر گفته می شود.

«« لسان العرب، ج ۵، ص۲۵؛ الصحاح فی اللغة، ج۲، ص۲۰؛ تهذیب اللغة، ج۳، ص۱۱۱٫ »»

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


ﺣﮑﺎﯾﺖ ﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ....
ﺣﮑﺎﯾﺖ ﮐﻔﺸﺎﯾﯿﻪ ﮐﻪ .…
ﺍﮔﻪ ﺟﻔﺖ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ .…
ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻣﺸﻮﻥ .…
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺷﯿﮏ ﺑﺎﺷﻨﺪ .…
ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﻧﻮ ﺑﺎﺷﻨﺪ
ﺗﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ .…
ﻟﻨﮕﻪ ﺑﻪ ﻟﻨﮕﻪ ﺍﻧﺪ .…
ﮐﺎﺵ .…
ﺧﺪﺍ ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪ .…
ﺟﻔﺖ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺭﻭ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪ …
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﻟﻨﮕﻪ ﺑﻪ ﻟﻨﮕﻪ ﺯﯾﺮ ﺍﯾﻦ ﺳﻘﻒ ﻫﺎ .…
ﺑﻪ ﺍﺟﺒﺎﺭ،
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺟﻔﺖ ﻧﺸﻮﻥ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ .…
کودکانی هستند که شبها با دیدن کارتون میخوابند
و کودکانی نیز هستند که شبها در کارتون میخوابند ۰۰۰
 آه از عدالت روزگار ۰۰۰
*
*

ﺍﮔﺮﻣﻐﺰﺧﺎﻟﯽ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻟﯽ ﺳﺮﻭﺻﺪﺍ ﻣﯿﮑﺮﺩ ، ﺟﻬﺎﻥ ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺷﺖ . . .

*
*
ﺣﺘﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﯿﺴﺖ

ﻣﻮﻗﻊ ﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ . . .
*
*
ﺳﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﭘﻮﻝ ﻫﻤﯿـــﺸﻪ ﺻﺪﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ..

ﺍﻣﺎ ﺍﺳﮑﻨﺎﺳﻬﺎ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﻫﺴﺘﻨﺪ…
ﭘﺲ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺭﺯﺷﺖ ﺑﺎﻻ‌ ﺭﻓﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺑﯽ ﺳﺮﻭﺻﺪﺍ ﺑﺎﺵ…..!!
*
*
*
ﺍﺯ ﻣــﺮﮒ ﻧﺘﺮﺳﯿـــﺪ !

ﺍﺯ ﺍﯾــﻦ ﺑﺘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻧــــﺪﻩ ﺍﯾﺪ

ﭼـــﯿﺰﯼ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﻤﯿــﺮﺩ

ﺑــــﻨﺎﻡ ﺍﻧــــﺴﺎﻧﯿـــﺖ !

*
*
ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﮔﺎﻫﯽ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ

ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﻬﺎﯾﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﻓﺮﻭﺵ ﻧﮑﻨﯿﺪ

ﻓﺼﻠﺶ ﮐﻪ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻣﯿﺨﺮﻧﺪ!!!!!!!!

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


من گرفتم تو نگیر - شاعر: ایرج میرزا
 
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر..... من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر ....من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر .... یاد آن روز بخیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر .... من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم …....تک و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر .........من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه درد کشان …...... بودم از جمع خوشان
خوشی ازدست برون رفت وشدم لات وفقیر....…من گرفتم تو نگیر
ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم ...... بستر راحت و نرم
زن مگیر؛ورنه شود خوابگهت لای حصیر.…... من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم ....... مستحق لگدم
چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر.…من گرفتم تو نگیر
من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام...…. خر همسر شده ام
می دهد یونجه به من جای پنیر...… من گرفتم تو نگیر
این متن برای آقایانی که نیاز به خنده دارند   و
تمام خانم هایی که جنبه دارند 

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


این همه درس خوندیم بالاخره نفهمیدیم رابطه ی فیثاغورس با کی بود ؟
قضیه اش چی بوده اصلا ؟!؟! بالاخره چی شد ؟؟؟

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


ﻣﻦ ﻣﺎﺩﺭﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﻮﺳﻴﺪﻡ. ﭼﻪ ﻧﻮﻉ ﻓﻌﻠﻲ
ﺍﺳﺖ؟
.
.
.
.
.
.
ﻣﺎﺿﻲ ﺍﺟﺒﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﻧﻮﻉ ﺑﻌﻴﺪ

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


حیف نون می ره عیادت مادرزنش.
می پرسه:“بهتری؟”

مادرزنش می گه: “تبم قطع شده ولی گردنم هنوز درد می کنه…”
حیف نون می گه:
“انشاالله اون هم قطع میشه!”

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


مادربزرگم همیشه میگه موقع خوردن آب حتما ۳ بار بسم اللّاه بگید , چون :
۳ تا جن در آب وجود داره …. . . .
۲ تا هیدرو جن     و
۱  اوکسی جن

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_

درست است که دختر های امروزی بلد نیستند
مثل مامان هایشان قورمه سبزی درست کنند !

اما هیچ جای نگرانی نیست
به جایش بلدند مثل باباهایشان
قلیان بکشند و دودش را حلقه حلقه توی هوا فوت کنند .

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


مامانم میگه دخترم همینجوری که نشستی پا اینترنت
این تخم مرغارم بزار زیرت جوجه شن…
احساس مسئولیت که نداری حداقل حس مادری رو تجربه کن !

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


زن :
عزیزم دکتر بهم گفت واسه اینکه حالم خوب بشه باید بریم به سفر خارج به یه ساحل آفتابی .
حالا منو کجا میبری ؟

مرد : یه دکتر دیگه

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


لره میخواسته به بچه هاش بفهمونه مشروب خوردن کاربدیه،یه لگن مشروب میذاره جلوی خٓر،  خٓره نمی خوره. به بچه هاش میگه:
پس چه نتیجه ای گرفتید؟ بچه هاش میگن:
نتیجه میگیریم هر کی مشروب نخوره خٓره

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


اتوبان رو میدن لره رنگ بزنه؛ روز اول ۸ کیلومتر؛ روز دوم ۴ کیلومتر؛ روز سوم ۲ کیلومتر؛ بهش میگن :
چرا هر روز کمتر رنگ میزنی؟میگه :
من بیشتر از این نمیتونم کار کنم؛هر روز دارم از قوطی رنگ دورتر میشم.

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


پسره ﻗﯿﺎﻓﺶ ﺑﺎ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﺑﯿﻤﻪ ۹۰ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺧﺮج ﺩﺍﺭﻩ،
ﻧﯿﻤﺮﺧﺶ ﺷﺒﻴﻪ ﻭﺍﺷﺮ ﺳﺮﺳﻴﻠﻨﺪﺭ ﻭﺍﻧﺖ ﭘﻴﻜﺎﻧﻪ،
ﻫﯿﮑﻠﺶ ﻣﺜﻞ ﻣﺘﮑﺎ ﻟﻮﻟﻪ ﺍﯼ؛ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ پست ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ:
ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﻓﺮﻳﺒﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻗﻠﺐ ﺷﻜﻨﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﺑﺪ،
آﻧﻮﻗﺖ ﻇﺎﻫﺮ ﺯﻳﺒﺎﻳﻢ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻳﺮ ﮔﺎﻣﻬﺎﻳﺶ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻳﺨﺖ…
ﻳﻌﻨﻰ ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺭﻭ ﺩﺍﺷﺘﻤﺎاااا ﺑﺎ ﻣﮕﺲ ﻛﺶ ﺑﻪ ﺍﺳﺮﺍﻳﻴﻞ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ!

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


بالاخره حکمت ” آی سی یو ” رو در بیمارستان دریافتم !
جمله ای حکیمانه از جناب عزراییل خطاب به بیمار :
"  I See You "

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﭘﻠﯿﺲ ﺟﻠﻮ ﯾﻪ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﻭ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩﯼ ﮐﻪ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪﺕ
ﺭﻭ ﺑﺴﺘﯽ !..
80 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺟﺎﯾﺰﻩ ﺑﻬﺖ ﺗﻌﻠﻖ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ .. ﺑﺎﻫﺎﺵ
ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ: ﻓﺭﺩﺍ ﻣﯿﺮﻡ ﮔﻮﺍﻫﯿﻨﺎﻣﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ :|| 

ﺯﻧﺶ ﻣﯿﭙﺮﻩ ﻭﺳﻂ ﺣﺮﻑ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ :
ﻧﻪ ﻧﻪ !.. ﺟﻨﺎﺏ ﺳﺮﻭﺍﻥ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ شیشه ﻣﯿﺰﻧﻪ
ﭘﺮﺕ ﻭ ﭘﻼ ﻣﯿﮕﻪ :||

ﺍﺯ ﻋﻘﺐ ﺑﭽﻪﺷﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ: ﭼﯽ ﺷﺪ ﺑﺎﺑﺎ .. ؟ ﺩﺳﺘﮕﯿﺮﻣﻮﻥ
ﮐﺮﺩﻥ .. ؟! ﻣﻦ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺯﺩﯼ ﮐﺎﺭ
ﺧﻮﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ :||

ﯾﻪ ﺻﺪﺍ ﺍﺯ ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻋﻘﺐ ﻣﯿﺎﺩ ﻣﯿﮕﻪ : ﭼﯽ ﺷﺪﻩ .. ؟ !
 ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﺭﺩ ﺷﺪﯾﻢ...? :||||

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


اینم نسخه شیرازی روباه و زاغ
زاغو رو درخت نارنجو نشسه بود
روبو اومد گفت ؛ای ولو 
سی چه دمی .چه رنگی.
عجب چنگی...
آمو ناموسن یی دهن بوخون حال کنیم...
زاغو پنیرو زد زیر چلش و گفت: آمو پوشو برو جمش کنا ما خودمون دم دروازه کازرون کوپن پنیر میدزیم

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


وقتی ؛
به مردی یه چیزی میگی از این گوشش میره تو از اون یکی در میات

وقتی ؛
به زنی یک چیزی میگی از هر دو گوشش میره تو از تو دهنش در میات.

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


از بعضیا میپرسی اسم بچه تونو چی گذاشتید ؟
یه چیزی میگن که مجبور میشی بعدش بپرسی به سلامتی حالا دختره یا پسر !؟

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


کارت شارژ گرفتم دادم دوستم میگم بخون رمزشو من بزنم
برداشته میگه
هیفده تیلیارد و نهصدو نود و سه میلیارد و..... :|

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


فرق پلو با چلو در چیه؟
این سؤال بسیار ساده ای است که حتی بعضی از آشپزهای چندین ساله در جواب آن می مانند که جوابش را خدمتتان عرض می کنم.
منظور از چلو:
 برنجی است که پس از آبکش کردن آن را به تنهایی دم می گذارند و بعد از دم کشیدن با خورش و انواع گوشت و کباب ها مصرف می شود.
ولی منظور از پلو:
برنجی است که پس از آبکش با سبزی ها و گوشت و مرغ و انواع حبوبات دم می کنند، مانند : باقلا پلو، مرصح پلو، استامبولی پلو، لوبیا پلو، عدس پلو و….

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_


ﺧﺪﺍﻳﺎ
ﺩﺭ هر روز هفته
ﺑﻪ ﻓﻜﺮﻣﺎﻥ،ﻣﻨﻄﻖ
ﺑﻪﻗﻠﺒﻤﺎﻥ،ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﺑﻪﺭﻭحماﻥ،ﭘﺎﮐﯽ
ﺑﻪﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ،ﺁﺯﺍﺩﻱ
ﺑﻪﺩﺳﺘﻬﺎﻳﻤﺎﻥ،ﻗﺪﺭﺕ
ﺑﻪﺯﻧﺪﮔﻴﻤﺎﻥ،ﻋﺸﻖ
ﺑﻪﺩﻭﺳﺘﻳﻤﺎﻥ،ﺗﻌﻬﺪ
ﻭﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪﻣﺎﻥ،ﺻﺪﺍﻗﺖ
ﻋﻄﺎ ﻓﺮﻣﺎ
امیدوارم هر هفته خوبی پیش روداشته ﺑﺎﺷﻴد

   @                                     @

 <) )>                                 <((> 

 _\ \_ حظبرانه  PGKNEEK _//_



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.