ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

پنـدار گفتـار کـردار نیک
ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

پنـدار گفتـار کـردار نیک

١٥٧ ) - مدیریت مشارکتی و تطبیق آن با قرآن مجید، نهج البلاغه و احادیث و روایات


مشارکت از دیرباز به زندگی انسان پیوند داشته و درسراسر روزگار راه فراگشت را پیموده است . از دویست سال پیش مشارکت در نظام سیاسی کشورهای باختری راه یافت و آرام آرام مراحل تحول و دگرگونی کارساز را پیمود . . ( طوسی  , محمد علی 137 ص 2 ) 
مشارکت بر این عقیده بنیادین استوار است که همه افراد حق دارند در مورد اموری که مربوط به خودشان است احساس مسئولیت نمایند , درباره آن فکر کنند , اندیشه خود را بدون احساس ترس بیان کنند و بر تصمیمهایی که بر زندگی آنها اثر میگذارد دخالت داشته باشند 
از دید فلسفی  : در مفهوم مشارکت اندیشه های راستین و راهبردی جای دارد . بنیادیترین اندیشه زیر ساخت مشارکت پذیرش اصل برابری مردمان است . 
در بعد سیاسی : مشارکت شهروندان در ارداره کردن جوامع به رویه ای تبدیل شده است که دموکراسی یا مردم سالاری نامیده میشود . 
  
از دیدگاه مشارکتی : همه مردم در مورد اموری که مربوط به خودشان است احساس مسئولیت میکنند و حق دارند در مورد آنها فکر کنند و اندیشه خود را آزادانه بیان کنند 
از دیدگاه  اقتصادی : مشارکت به مفهوم کوشش دسته جمعی و همکاری تمامی افراد ( مدیران , کارکنان , مشتریان ) برای دستیابی به اهداف م منافع مشارکت است . 
در سطوح پایین تر و به طور مشخص در سازمانهای اداری و اقتصادی , مشارکت به مفهوم کوششی دسته جمعی است مه تمامی افراد برای رسیدن به اهداف سازمان همکاری و تلاش مشارکت دارند . 
  ( مدیریت مشارکتی , رمضان جهانیان – ص 2 ) 
تعاریف مشارکت 
-  مشارکت عبارت است از پیوندی دو سویه , سازنده و سودمند میان دو تن یا  بیشتر از دو تن . 
-  مشارکت به معنی فراهم آوردن و کستردن بستر مشترک برای یافتن هدفهای مشترک است . 
-  تعریف سازمان ملل از مشارکت :  دخالت و درگیر شدن مردم در فراگردهای اقتصادی , سیاسی , اجتماعی و فرهنگی که به سرنوشت آنان اثر می گذارد 
- مشارکت یعنی بهره مندی و شریک بودن در کار , در بهره و در نتیجه و پی آمد . (طوسی 1377) 
  
اسفندیار سعادت ( 1372 ) : مشارکت یک نوع سیستم مدیریتی است که در آن اعضای سازمان در تصمیماتی که اتخاذ می شود صاحب نفوذند. 
-  عباس محمد زاده ( 1369 ):  مشارکت فرایندی است که در آن شرکت کنندگان در تنظیم برنامه , تعیین سیاست ها و خط مشی ها و تصمیمات مختلفی که دارای منشا اثر بر تصمیم گیرندگان و یا موکلین آنها باشد همدیگر را تحت نفوذ و تاثیر قرار دهند . 
  
اندیشه های نهفته در مشارکت 
  
طوسی (1375 ) معتقد است احساس مشارکت یک پی آمد روانشناختی د الگوی رفتار سازمانی از نوع مدیریت پشتیبان است . بر این اساس میتوان گفت مشارکت یک درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص درموقعیتهای گروهی است که آنان را بر میانگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند در این تعریف 3 اندیشه نهفته است : 
1 – درگیر شدن 
2 – یاری دادن 
3 – مسئولیت پذیری  (جهانیان, رمضان 1388 ص6  ) 
  
  
مفهوم مشارکت از دیدگاههای مختلف : 
  
نویسندگان و تاریخ 
                       تعریف 
نوع مفهوم سازمانی 
کلارک , فیتجت و رابرتز,1972 
مشارکت شامل هر فرآیندی است که از طریق آن کارکنان سهمی در رسیدن به تصمیم های مدیریتی در سازمان دارند 
فرآیند 
میسی پیترسون 1989 
سیستمی از مدیریت است که درآن افراد بر تصمیم های سازمان اثر میگذارند 
نفوذ و کنترل 
ساشکین 1984 
پیشنهاد میکند که چهار زمینه کلی مشارکت را در نظر بگیریم : هدف گذاری , تصمیم گیری , حل مساله و بهبود سازمانی 
قلمرو 
لامرز 1969 
مجموعه شکل های اعمال قدرت توسط زیر دستان که از نظر آنها و سرپرستان مشروع جلوه میکند . 
شکل 
لاک , شویجر و لاتام 1988 
مشارکت, تصمیم گیری مشترک است , خواه بین یک مدیر یا یک کارمند یا یک مدیر و گروهی از کارکنان باشد . مشارکت باید از تصمیم گیری دستوری و تفویض اختیار تمیز داده شود 
تصمیم مشترک 
وروم ,  1959 
مشارکت یعنی ادارک هر فرد از میزان نفوذی که بر تصمیم گیری دارد در مقایسه با میزان نفوذ واقعی وی در تصمیم گیری 
ادراک 
(جهانیان, رمضان 1388 ص 9  ) 
  
  
  
  
فلسفه مدیریت مشارکتی : 
فلسفه مدیریت مشارکتی را میتوان با چهار رویکرد بررسی کرد : 
1 – ابزار مدیریتی  
2 – نظریه دموکراسی 
3 – روانشناسی انسانی 
4 – دیدگاه ایدولوژیکی   
نگرش ایدئولوژیکی , مدیریت را به عنوان ابزاری برای بهبود کیفیت زندگی کاری , تغییر ساختار , ترویج مشارکت سیاسی و مانند اینها به حساب می آورد . 
در نگرش دموکراتیک : مشارکت ابزاری است برای رسیدن به برابری قدرت و سهیم شدن در قدرت , کاهش شکاف قدرت بین زیر دستان و فرادستان , ایجاد محیط کاری دموکراتیک و تامین پایه مناسبی برای تصمیم گیری موثر و عقلایی . 
در نگرش ابزاری : مشارکت راهی است برای بهبود روابط کار , تقلیل نارضایتی کارکنان ترویج بهره وری و اثربخشی فردی و سازمانی 
نگرش انسانی : مشارکت را سازوکاری برای کمک به پرورش انسانها و ارضای نیازهای ثانویه و کشف استعدادهای بالقوه افراد میداند 
در نتیجه هر نگرش فلسفی در بکارگیری مدیریت مشارکتی در محیطهای سازمانی معیارهای خاص خود را تحمیل میکند بنابراین مدیران و پژوهشکران باید در ارزیابی برنامه های مشارکتی آنها را به عنوان معیارهای ارزشیابی مورد لحاظ قرار دهند.  (فرج اله رهنورد 1380 ص 43-44 ) 
  
  
ایدئولوژیکی 
ابزاری 
انسانی 
دموکراتیک 
امر اخلاقی 
کیفیت 
رشد انسانی 
دموکراسی کاری 
اولویت سیاسی 
رضایت 
نیازهای روحی و روانی 
برابری قدرت 
ارزش مذهبی 
عملکرد 
کار با معنی 
مسئولیت جمعی 
تقاضای اجتماعی 
تعهد 
بهداشت روانی 
جمع گرایی 
لحن جهانی 
بهره وری 
بهبود انسانی 
حقوق بشر 
نکات کلیدی در دیدگاههای فلسفی مشارکت 
  
(فرج اله رهنورد1380 ص 42 ) 
فلسفه مشارکت از دیدگاه اسلام : 
 -  فراهم آوردن موجبات رشد و صیرت انسان 
-  ایجاد مسئولیت و تعهد درونی در افراد 
-  به وجود آوردن محیط کاری مبتنی بر اعتماد متقابل بین مدیران و کارمنان 
-  دادن شخصیت به افراد 
- تربیت و آموزش افراد برای اداره امور 
-  ایجاد وحدت یکپارچگی در محیط های کاری 
( جهانیان -   ص 26 ) 
  
  
اهداف  مدیریت مشارکتی : 
  
مدیریت مشارکتی دو هدف عمده را دنبال می کند: 
 نخست، ارج نهادن به ارزش های انسانی و به یاری طلبیدن افرادی که به نوعی با سازمان در ارتباط اند. 
دوم، رسیدن به هدف های از پیش تعیین شده به کمک همین افراد.
این هدف ها بر چند اصل اساسی استوار است: 

1. هر فرد عضو سازمان جزئی از یک ماشین بزرگ به حساب نمی آید بلکه انسانی برخوردار از قدرت تفکر، هوش و استعداد و تجربه های گرانقدر است که هر گاه زمینه ها و شرایط مساعد فراهم شود، می تواند همه چیز را به نفع خود و سازمان خود تغییر دهد. 

2. هر کار لزوماً به بهترین و مفیدترین حالت ممکن انجام نمی شود و بی تردید می توان هر کار معین را به گونه ای بهتر انجام داد و بهبود مستمر در انجام کار  به کمک اعضای مجموعه به صورت گروهی انجام میشود. 

3. مشارکت کارکنان کمک می کند تا مدیریت از بسیاری کارهای جزئی سوده شود و به کارهای اساسی بپردازد.  ( جهانیان 1388- ص 101 ) 
انواع مشارکت : 
  
  در یک تقسیم بندی انواع مشارکت به صورت زیر تقسیم شده است : 
مشارکت ابزاری : در این نوع مشارکت انسان ها به صورت یک ابزار ملاحظه می شوند . این نگرش بدون توجه  به مبانی انسانی و فرهنگی افراد صرفاً به انسان با دیدی اقتصادی و مادی توجه می کند . 
مشارکت تحمیل شده : این نوع مشارکت که توسط نخبگان جامعه و در سطوح سازمانی توسط مدیران ارشد هدایت می شود به صورت برنامه ریزی شده و هدایت شده افراد را در اداره امور سهیم می کند . روشی که در کشورهای سوسیالیستی سابق مانند شوروی سابق اعمال می شد که از آن به عنوان مشارکت تبعی یاد می کنند . 
مشارکت توسعه ای : این نوع مشارکت فرآیندی است « اجتماعی ، یکپارچه ، جامع ، پویا ، همبسته ، مکمل ، چند بعدی و چند فرهنگی » ، به عبارت دیگر مشارکت توسعه ای خواهان مشارکت همه افراد در ساماندهی جامعه است . در مشارکت توسعه ای به نیازهای عالیه انسانی توجه می شود . (نیکوکار ،1383 ،ص 68 ) . 
  ) http://athir.blogfa.com( 
  
اصول مشارکت 
1- پذیرش برابری  (ارزش انسانی) همه مردمان 
2 – پذیرش مشارکت به عنوان یک فراگرد شکوفایی 
3- پذیریش برابری ( حقوق طبیعی ) مردمان   ( طوسی 1379- ص 8 ) 
  
  
انواع نگرشها در خصوص مشارکت 
محدودیتها 
توجه 
نگرش 
مدیریت مشارکتی به طور مداوم به نتایج مورد انتظارمنجر نمی شود 
مزایای مشارکت 
خوشبینانه 
تاکید بر معایب مشارکت ناقص مزایای آن نخواهد بود 
معایب مشارکت 
بد بینانه 
ممکن است تشخیص تمام عوامل موثر و جهت تاثیر آنها مشکل باشد 
شرایط محیطی مشارکت 
وضعی 
 به طور کلی میتوان گفت که بررسی ادبیات مشارکتی نشان میدهد که مشارکت را طرفداران و مخالفانی است . هوادارن مشارکت عمدتا بر پیامدهای آن تکیه میکنند تا از آن به عنوان یک بهترین روش مدیریت معرفی کنند . در مقابل مشارکت با تکیه برمعایب آن سعی میکند آن را نیرنگ جدید مدیریت برای بهره کشی بیشتراز کارکنان معرفی کنند. نگرش وضعی بدون آنکه منکر معایب و محاسن مشارکت باشد اثر بخشی مدیریت مشارکتی را تابعی از شرایط وضعی میداند و آن را یک بهترین روش مدیریت به حساب نمی آورد بلکه تحت شرایط خاصی مدیریت مشارکتی را موثرتر از مدیریت غیر مشارکتی میداند 
(فرج اله رهنورد1380 ص 28 و26) 
  
پیش نیاز های مشارکت 
1- زمان بسنده برای مشارکت در اختیار باشد 
2- بهره های احتمالی آن از زیانهای احتمالی آن بیشتر باشد 
3- به دلبستگیهای  کارکنان مربوط باشد 
4 – کارکنان توانایی بسنده برای کار روی موضوغ داشته باشد 
5 – توانایی متقابل برای ارتباط فراهم باشد 
6 – احساس بیم و خطر برای هیچ یک از طرفها وجود نداشته باشد 
7 – در قلمرو آزادی شغلی باشد  ( طوسی- ص 62 ) 
ارزشهای بنیادی مشارکت 
مفهوم فرآیند مشارکت را می توان  به صورت « فرآیند نیرومند سازی » نیز عنوان نمود . 
در این مفهوم مشارکت بر سه ارزش بنیادی تاکید می نماید : 
سهیم کردن مردم در قدرت و اختیار . 
شرکت دادن مردم در نظارت بر سرنوشت خویش . 
گشودن فرصتهای پیشرفت بر روی مردم « طبقات زیرین جامعه » و با توجه به این ارزشها ، مشارکت 
 می کوشد تا ؛ 
شنیدن صدای دیگران را آسان سازد .                                    ناتوانان را نیرومند سازد . 
حاشیه نشینی را از میان بر دارد .                                          احساس مالکیت را فرآهم گرداند . 
                                                    فرهنگ سکوت را در هم شکند 
  
نیروهایی که بر مشارکت اثر می گذارند 
نیروهای اثرگذار بر مشارکت 
ردیف 
فـشارهای بـهتر کردن بهره وری 
به کار گرفتن نیروی کار 
آرزوهای کارکنان برای کار با معنی 
آرزوها و توقعات کارکنان 
استدلالهای اخلاقی 
نتیجه های پژوهشی 
  
  
  
  
  
  
  
  
  
سطوح مشارکت : 
پانسفورد و کارپنتر ( 1988 ) در کتاب خود یک جدول دو بعدی را پیشنهاد کرده اند که پنج سطح عمده مشارکت را شامل می گردد: 
1-  مشارکت در سطح فردی که به جنبه هایی از روابط بین فرد و سازمان استخدام کننده وی اشاره دارد. 
2-   مشارکت در سطح عملیاتی که به تصمیمات گروه های رسمی کوچک در خصوص محیط و عملیات کاری آنان اشاره دارد . 
3-   مشارکت در سطح جمعی که به جنبه های عمده روابط جمعی بین سازمان و کارکنان آن اشاره دارد . 
4-   مشارکت در سطح سازمانی که به استراتژی ها و طرحهای عملیاتی اشاره دارد که در جهت نیل به سیاستها و اهداف لحاظ می شود . 
5-   مشارکت در سطح استراتژیک که به فرمول بندی و تعریف اهداف و سیاستهای سازمانی اشاره دارد 
  ) http://athir.blogfa.com( 
مزایای مشارکت 
- تقویت روحیه کارکنان و ایجاد انگیزه در آنان. 
- افزایش تفاهم متقابل در طرفین و کاهش فاصله بین مدیر و کارکنان و در نتیجه افزایش همکاری بین کارکنان. 
- افزایش میزان بهره وری و کارایی. 
- تقویت روح ابتکار و حس مسیئولیت در کارکنان. 
- ایجاد امکان استفاده از تجارب عملی و اندیشه های کارکنان . 
- ایجاد انظباط در محیط کار . 
- ایجاد کانالهای ارتباطی موثر و توزیع مناسبتر اطلاعات و در نتیجه تقلیل میزان سوءظن ها و تقلیل تنشها , شکایات و دعاوی مربوط به کار و کمک به ایجاد صلح و آرامش در محیط کار . 
- ایجاد عاملی جهت افزایش , تحرک , کارایی در مدیران و کارکنان 
- ایجاد امنیت خاطر و رضایت در کارکنان  بعلت داشتن نماینده یا نمایندگانی در حوزه مدیریت و راهی برای بیان امور مربوط به خود . 
- دعوت از افراد به مشارکت در تصمصم گیری ها در واقع نوعی قدر شناسی از ایشان است و تایید این میباشد که به رسمیت شناخته شده اند و به نظر و عقیده آنها بها داده می شود. 
- مشارکت کارمند در امور میتواند از دو طریق در افزایش کارآمدی و اثر بخشی او موثر باشد . 
 الف : مشارکت کارمند در امور میتواند اطلاعات بیشتر و صحیح تری درباره شیوه های کار , شرایط ومقتضیات محیطی به کار , در دسترس اوقرار دهد . 
ب : مشارکت در تصمیم گیری مربوط به کار , باعث می شود احساس تعلق و مالکیت او نسبت به کار بیشتر گردد و در تیجه احتمال پیدایش هنجارهای گروهی در پشتیبانی ازکار و روش کار نیز افزایش می یابد. 
  
محدودیت ها ی مشارکت 
  
1- پیچیده بودن تخصص ها و گسترده شدن آم مانع آن شده است که همه در تصمیم گیریها شرکت نمایند 2 – شماری از کارکنان توقع دارند در هر موضوعی حتی اگر نتواند درباره آن کمکی بدهند ار آنان نظر خواهی شود . زمانی که به آنان رایزنی نشود چهره ای رنجیده و دور از همکاری نشان می دهند . 
3 – عدم تمایا افراد در مشارکت است . 
4 – سرپرستان و مدیران پایه در سازگاری خود با مشارکت با دشواری روبرو هستند زیرا مشارکت اقتدار آنها را کاهش میدهد و به مبارزه فرا می خواند . 
5 – به کار گیری مشارکت : دست اندرکاران در حالی که در میان روشهای کار غرق می شوند از فلسفه آن غافل می مانند همانند مدیریت علمی . 
  
خواص مشارکت: 
  
·   پدید آوردن احساس مالکیت در اندیشه 
·        از بین بردن فرهنگ سکوت 
·        از میان برداشتن حاشیه نشینی 
·        گوش دادن به سخن دیگران 
·        توانمند سازی کارکنان 
·        تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح 
  موانع اجرایی مشارکت 
                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                         
1 – موانع  اجرایی: 
- برنامه ریزی متمرکز                                 
- مکانیسم های نامناسب توزیع 
- نامناسب بودن تکنولوژی طرح مورد نظر 
- محتوای نامربوط پروژه مورد نظر 
 - فقدان ساختاری محلی 
  
2 - موانع فرهنگی : 
- منافع حاصل از مشارکت را از دیگر امور کمتر ببینند . 
- تفاوت آشکاری بین شقوق , پیش روی خود احساس نکنند . 
- صداقت احزاب و سازمانهایی که مدعی مردمی بودن هستند . نزد مردم مورد تردید واقع شود . 
- احساس ( خود کم بینی ) و محدود بودن آگاهی لازم برای مشارکت به وجود آید . 
  
3 – موانع ساختاری : 
موانع اجرایی و فرهنگی به طور پیچیده ای به حمایتهای ساختاری که با آن روبرو هستند وابسته اند . این موانع ساختاری اعم از محلی , ملی و بین المللی محیطی را که مشارکت می تواند در آن به وقوع بپیوندد تعیین میکند 
موانع ساختاری برای نیل به مشارکت موانع بنیادی هستند و تصوری غیر این اشتباه است . این ساختار در سطح منطقه ای و محلی سرایت میکند و تمام موسسات و روابط رسمی و غیر رسمی را فرا می گیرد . 
 ( جهانیان- ص 46-48 ) 
  
شیوه های مشارکت کارکنان در تصمیم سازی 
  
1-    مشارکت از راه مشورت با کارکنان 
2-     نظام پیشنهادها 
3-    مذاکرات جمعی 
4-     شوراهای مشاوره ای و کمیته های کاری 
5-    گروه های منترل کیفیت 
6-    دوایر کیفی 
7-    سیستم خودگردانی 
8-    مالکیت کارکنان 
9-    مشارکت از راه نمایندگان 
10  - دموکراسی صنعتی 
11 – طوفان مغزی   ( جهانیان -ص 37 ) 
  
توسعه مشارکت کارکنان به کمک اصول 14 گانه  دمینگ 
  
1 – بهبود محصول و خدمات را هدف ثابت خود قرار دهید . 
2 -  ایجاد فلسفه جدید مدیریت مشارکتی . 
3 – به منظور بهبود کیفیت به بازرسی  اتکا نکنید . 
4 – برچسب قیمتها عامل تعیین کننده در انتخاب تامین کنندگان نیست  . 
5 – بهبود مستمر سیستم تولید و خدمات . 
6 – آموزش در خصوص شغل را برگزار کنید . 
7 – رهبری کنید . 
8 – ترس را در محیط کار از بین ببرید . 
9 – حذف محدودیتها و موانع موجود بین قسمتها . 
10 – پرهیز از دادن شعارهای بی محتوا ( صوری ) . 
11 – حذف سهمیه ها و اهداف کمی . 
12 – افزایش غرور و لذت از کار. 
13 – برنامه ریزی به منظور آموزش و خود اصلاحی کارکنان . 
14 – برای دگرگونی همه کارکنان را به کار بگیرند . ( جهانیان – ص 37-43 ) 
دلایل عدم مشارکت کارکنان : 
برخی دلایل عدم مشارکت کارکنان در سازمانها عبارتند از : 
احساس عدم تعلق و وابستگی کارکنان به سازمانها . 
مغایر بودن اهداف فرد و سازمان .  
فقدان انگیزش . 
عدم ایجاد یک بستر فرهنگی . 
کمبود آموزشهای لازم. 
محرمانه بودن بعضی از طرحها . 
ضعف مدیریت . 
. وجود موانع فرهنگی مشارکت از قبیل : 
1- نظام خود کامگی یا ارباب رعیتی 
2-  جهل 
3- خود خواهی و خود محوری 
4- نداشتن اعتماد به دیگران 
5- نداشتن انعطاف ذهنی 
·   وجود موانع سازمانی مشارکت مانند : 
1- ساختارهای دیوانسالاری 
2- روابط رئیس – مرئوسی 
3- برنامه ریزی متمرکز ( جهانیان- ص 172 )     
            
  
  
  
ارتباط سطح آمادگی  کارکنان و اثر بخشی مدیریت مشارکتی 
  
  
 تعریف سطح آمادگی: آمادگی از صفات ممیزه هر شخص نیست، بلکه میزان بلوغ شخص برای انجام یک تکلیف خاص است. میزان توانایی و تمایل افراد در انجام موفق یک تکلیف خاص. 
  
                                                                             

شیوه های مدیریت مشارکتی 1 –  مشورت دهی 2 –  پذیرش پیشنهادها 3 –  شیوه و روش مشارکت فردی 4 -  شیوه و روش گروهی و دسته جمعی 5 –  مشارکت از طریق مالکیت کارکنان     عوامل مؤثر در اثربخشی مدیریت مشارکتی: ·                                طراحی کار ·                                سطح اعتماد بین مدیریت و کارکنان ·                                شایستگی کارکنان و آمادگی مشارکت کنندگان ·                                هم خوانی بین اهداف فردی و سازمانی ·                                عدم تمرکز سازمانی ( جهانیان – ص 160)   مدیریت مشارکتی و شورا از دیدگاه قرآن و اسلام   دین مبین اسلام بر منزلت شورا تأکید فراوان نموده است . آیات و روایات بی شماری بر این موضوع دلالت دارد از جمله آیه شریفه 38 از سوره مبارکه شورا آن جا که می فرماید : « و آنان که امر خدا را طاعت و اجابت کردند و نماز برپا داشتند و کارشان را با مشورت یکدیگر انجام دادند. از آنچه روزی شان کردیم به فقیران اتفاق کردند . » و آیه 159 سوره آل عمران در سفارش پیامبر با اهل ایمان » بر آنان ببخشای و برایشان طلب آمرزش کن و در امور با ایشان مشورت نما و آنگاه که تصمیم گرفتی توکل بر خدا کن که خداوند توکل کنندگان را دوست دارد . » پیامبر و ائمه معصومین نیز بر انجام امور با مشورت و شورا تأکید داشته اند . از جمله حضرت علی (ع) که در باب شورا فرامین بسیاری داشته و چنین فرموده اند . » من شاور الرجال شارکها فی عقولها » ( کسی که با انسانهای دیگر مشورت می کند در عقلهای آنان شریک است ) در جایی دیگر مشورت کردن را موجب دوری از استبداد دانسته و چنین بیان داشته اند : « انسان همین که خود را در سطح مشورت قرار داد از استبداد دور شده است . »   و بزرگان دین چنین توصیه می کنند :   ·        پیش از تصمیم گیری ، مشورت کن و پیش از عمل بیندیش ، امام علی (ع) ·        هیچ قومی با یکدیگر مشورت نکردند مگر آن که به راه پیشرفت خود رهنمون شدند . ·        امام حسین (ع) ·        در مشورت نخستین کس مباش که نظر می دهد و از اظهار نظر تا پخته بپرهیز .            امام صادق (ع)    نظام مشارکت در ایران   در کشور ما نیز به دلیل اهمیت شورا و مشورت در آموزه های دینی و تاریخی ، رویکرد شورایی در اداره جامعه از اهمیت فراوان برخوردار است . اصل هفتم قانون اساسی در جهت تأمین این دستور چنین مقرر داشته است : « طبق دستور قرآن کریم : « وامر هم شوری بینهم » و « شاورهم فی الامر » شوراها : مجلس شورای ملی ، شورای استان ، شهرستان ، شهر ، محل ، بخش ، روستان و نظایر اینها از ارکان تصمیم گیری و اداره امور کشورند .  موارد طرز تشکیل ، حدود اختیارات و وظایف شوراها را از این قانون و قوانین ناشی از آن معین می کند .


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.