ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

پنـدار گفتـار کـردار نیک
ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

ⓅⒼⓀⓝⓔⓔⓚ

پنـدار گفتـار کـردار نیک

حظبرانه

برای خندیدن وقت بگذارید،

زیرا 

موسیقی قلب شماست.


برای گریه کردن وقت بگذارید،

زیرا 

نشانه یک قلب بزرگ است. 


برای خواندن وقت بگذارید،

زیرا 

منبع کسب دانش است. 


برای رؤیا پردازی وقت بگذارید،

زیرا 

سرچشمه شادی است. 


برای فکر کردن وقت بگذارید، 

زیرا 

کلید موفقیت شما است.


برای کودکانه بازی کردن وقت بگذارید.

 زیرا 

یاد آور شادابی دوران کودکی است. 


برای گوش کردن وقت بگذارید،

زیرا

نیروی هوش است.


برای زندگی کردن وقت بگذارید،

زیرا 

زمان به سرعت میگذرد و هرگز باز نمی گردد.

.

.

مأموریت ما در زندگی...

بدون مشکل زیستن نیست!

با انگیزه زیستن است

آدم های موقتی، درس های دائمی می دهند!

خدایا. . . 

سپاس از رنج هایی که ما را 

به تو نزدیک تر کردند ! 


سپاس از فقری که سبب شد 

ثروت درونی مون را کشف کنیم ! 


سپاس از هجرانی که 

ارزش عشقمان را به ما نشان داد. 

سپاس از دشمنان و سخن چینان که

 ارزش دوستی را به ما نشان دادند ! 


آدم های موقتی،

درس های دائمی می دهند!


 پندار ، گفتار ، کردار نیـک PGKNEEK@CHMAIL.IR

      


آدم های شجاع

شجاع ترین آدمها کیا هستند ؟

معلم به بچه ها گفت : 

" تو یه کاغذ بنویسید به نظرتون شجاع ترین آدما کیان ؟

بهترین متن جایزه داره "

یکی نوشت : اون که بادشمن می جنگه "

یکی نوشته بود:

غواص که بدون محافظ تواقیانوس با کوسه ها شنامیکننه 

یه نفر نوشته بود : فضانورد که به فضا میره "

یکی دیگه نوشته بود :

اونایی که تنها چادرمیزنن تو جنگل از حیوونا نمیترسن . و...

هر کی یه چیزی نوشته بود اما 

این نوشته همه ، تو کاغذ نوشته شده بود :

و لی !!!!!

" شجاع ترین آدما اونائی هستند کـه خجالت نمیکشن 

و دست پدرمادرشونو میبوسن...نه سنگ قبرشونو...!!! "

قطره اشکی بر پهنای صورت معلم دوید.

به همراه زمزمه ای ...

افسوس منهم شجاع نبودم...


یادمون باشه 

تو خونه ای که {بزرگترها} کوچک میشن 

{کوچکترها} هرگز بزرگ نمیشن


─═हई

||| دیالوگ |||

نصیحتت نمیکنه 

یا تو رو قضاوت نمیکنه،

 اون، همونطور که هستی دوستت داره!

خوش آمدید WELCOM





   


PGKNEEK

   پندار،گفتار،کردار نیـک PGKNEEK

سگ صلح کند به استخوانی


پادشاهی در مرو سگان تربیت شده ای در زنجیر داشت که هر یک به هیبت گرازی بود.. پادشاه این سگ ها را برای از بین بردن مخالفان دربند کرده بود.. اگر کسی با اوامر شاه مخالفت می کرد مأموران شاه آن شخص را جلوی سگان می انداختند و سگ ها نیز او را در چشم برهم زدنی پاره پاره می کردند.. یکی از ندیمان شاه که خیلی زیرک بود با خود اندیشید که اگر روزی شاه بر او خشم گرفت و او را جلوی سگان انداخت چه کند..؟ با این فکر وحشت سراپای وجودش را گرفت اما پس از مدتی به این فکر افتاد که این سگان را دست آموز کند لذا هر روز گوسفندی می کشت و گوشت آن را با دست خود به سگان می داد و آنقدر این کار را تکرار کرد که اگر یک روز غیبت می کرد روز بعد سگان با دیدن او به شدت دم تکان می دادند و منتظر نوازش او می شدند.. روزی پادشاه بر آن مرد خشم گرفت و دستور داد که او را جلوی سگان بیندازند. مأموران شاه آن مرد را کت بسته جلوی سگان انداختند اما سگ ها که منعم خود را می شناختند دور او حلقه زدند و سرها را به روی دست ها گذاشتند و خوابیدند و تا یک شبانه روز به همین منوال گذشت.. فردای آن روز رئیس مأموران که از پشیمانی شاه آگاه شد به نزد وی رفت و ماجرای نخوردن سگان را بازگو کرد و به شاه گفت:این شخص نه آدمی، فرشته است کایزد ز کرامتش سرشته است.. او در دهن سگان نشسته،دندان سگان به مهر بسته.. پادشاه با شتاب آمد تا آن صحنه را ببیند و سپس گریان به دست و پای آن مرد افتاد و عذر خواست و گفت: تو چه کردی که سگان تو را نخوردند.. مرد گفت: ده سال نوکری تو را کردم این شد عاقبتم اما چند بار به این سگان خدمت کردم و به آن ها غذا دادم و آن ها مرا ندریدند.. سگ صلح کند به استخوانی، ناکس نکند وفا به جانی...!


دُعای مُجرّب

دُعای مجرب

کتاب «الکلم الطیّب» آورده است که شیخ على مکّى فرمود:  

من به شدّت دچار گرفتارى و مشکلات شدم و دشمنانم نیز پیوسته  حقوق مرا پایمال مى‏کردند، تا جایى که ترسیدم جانم را نیز از کف بدهم و  کشته شوم. در همین اوضاع دعایى را دیدم که داخل جیبم بود – در حالى که کسى  آن را به من نداده بود – .

از این جریان در شگفت شدم و پیوسته حیران بودم تا آن که در  عالم خواب شخصى را در قیافه صالحان و زاهدان دیدم که به من گفت: آن دعا را، ما به تو دادیم؛ آن را بخوان که از گرفتارى و مشکلات رهایى یابى . و برایم روشن نشد که گوینده آن کیست؟ و این جریان بر شگفتى و حیرتم افزود؛ تا آن  که امام عصر ارواحنا فداه را در خواب دیدم که به من فرمود :

 دعایى را که به تو عطا کردم بخوان ، و به هر کسى که مى‏خواهى بیاموز .

من بارها آن دعا را تجربه کردم و هر بار گشایشى سریع در کارم  مشاهده کردم تا آن که آن را براى مدّتى گم کردم و پیوسته تأسّف مى‏خوردم و  از رفتار بد خویش استغفار مى‏کردم ؛ تا این که شخصى نزد من آمد و گفت : این دعا در فلان جا از تو افتاده است .

البتّه من به خاطر نداشتم که آنجا رفته باشم ، ولى به هر حال  آن را پیدا کردم و برداشتم و سجده شکر الهى به جاى آوردم . و دعا این است :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

رَبِ اَسئَلُکَ مَدَداً  روحانیّاً تَقوی بِهِ قوایَ الکُلِیة و الجُزئیة ، حَتی اَقهَرَ بِمَبادی  نَفسی کُلُ نَفسٍ قاهِرَةٍ فَتَنقَبِضَ لی اِشارَةُ َقائِقِها، اِنقباضاً  تَسقُط بِه قُواها ، حَتی لا بَیقی فِی الکَونِ ذُو رُوحٍ اِلّا وَ نارُ  قَهری قَد اَحرَقَت ظُهُورَه.یا شَدیدُ یا شَدیدُ یا ذَالبَطشِ الشَدید یا  قاهِرُ یا قَهّار، اَسئَلُکَ بِما اَودَعتَهُ عِزرائیلَ مِن اَسمائِک  اَلقَهریة ، فَانفَعَلَت لَه  النُفُوس بِالقَهرِ اَن تودِعَنی هذا  السِّرِّ فی هذهِ السّاعّةِ حَتی اُلَیِن بِه کِلَّ صَعبٍ وَ اُذَلِّل بِه  کُلَّ مَنیع ،بِقُوَتِکَ یا ذَا القُوَةِ المَتین.

    این دعا هنگام سحر – در صورت امکان – سه مرتبه و هنگام  صبح سه مرتبه و در شب نیز سه مرتبه خوانده شود . البتّه اگر مشکلات خواننده این دعا بسیار سخت و غیر قابل تحمّل است پس از قرائت دعا سى مرتبه این دعا را نیز بخواند :

 یا رَحْمانُ یا رَحیمُ ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ ، أَسْئَلُکَ اللُّطْفَ بِما جَرَتْ بِهِ الْمَقادیرُ .

===================

منبع:

کتاب منتخب صحیفه مهدیه ص ۳۶۴    مولف:

سید مرتضی مجتهدی سیستانی کتاب  صحیفه مهدیه کامل ص  ۳۹۹ مولف: سید مرتضی مجتهدی سیستانی

===================

آنجا که خالی از خداست ؛؛ خطاست !







 پندار ، گفتار ، کردار نیـک PGKNEEK@CHMAIL.IR


هـرروزکه ازخواب بــیدارمیشوم 
می بینم هــنوز امروز است وفردانیامده است 
فـردا واژه ای بیش نیست 
هرچه که هست امروز است
امروزتان قشنگ
امروزتان عاشقانه
امروزتان شاد
امروزتان پرازنگاه خدا

آنجا که خالی از خداست ؛؛ خطاست !



مراقب … باش !




مراقب افکارت باش که به گفتارت تبدیل می شوند.   

مراقب گفتارت باش که آنها به کردارت تبدیل می شوند.    

مراقب کردارت باش که آنها به عادت تبدیل می شوند.    

مراقب عادتت باش که آنها به شخصیتت تبدیل می شوند.  


مراقب شخصیتت باش که آنها به سرنوشتت تبدیل می شوند.     



 پندار ، گفتار ، کردار نیـک PGKNEEK@CHMAIL.IR

حضرت مهدی صاحب الزمان (عج)


 پندار ، گفتار ، کردار نیـک PGKNEEK@CHMAIL.IR

G



ای مخـــزن سِـرّ  کردگـــار ادرکنــــــی

ای هم تونهان ؛  هم آشکار ادرکنـــی

بگزیــده برای خویش هرکـٓس ؛ یاری

ای در دو جهان مرا تو یار ادرکنــــی







لطفا" اینجا کلیک کنید!






ادامه مطلب در

٥٩) - حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) لطفا" اینجا کلیک کنید!

آثــــار ادبــــــی



 پندار ، گفتار ، کردار نیـک PGKNEEK@CHMAIL.IR







دیکشنری چند زبانه آنلاین

 

 

دیکشنری چند زبانه آنلاین


لطفا" اینجا یــا روی عکس کلیک کنید!







واژه یاب

 

 

واژه یاب


لطفا" اینجا یــا روی عکس کلیک کنید!













بهترین و زیباترین اشعار و قطعات فارسی 


بهترین و زیباترین اشعار و قطعات فارسی



لطفا" اینجا یــا روی عکس کلیک کنید!

 







اشعار کامل شاعران 


 

 

اشعار کامل شاعران



 


لطفا" اینجا یــا روی عکس کلیک کنید!










 


 گنجینه  بهترین اشعار


هر کس بد ما به خلق گوید


ما دیده ی دل نمی خراشیم




ما خوبیِ او به خلق گوییم


تا هر دو دروغ گفته باشیم

 


لطفا" اینجا کلیک کنید!









 

 

لطایف و ظرایف ادبی


تـا توانــــی دفع غم از خاطر غمنـــــــــاک کن

در جهان گریاندن آسـان است اشکی پاک کن

 



لطفا" اینجا کلیک کنید!

 











 

گنجینه ادبی پارسی 



از خداوند ولی التّوفیق ؛ درخواستن توفیق




لطفا" اینجا کلیک کنید!











 


دو بیتی های  ناب



بـــا تــو سخنانِ بـــی زبان خواهم گفت 

از جمله ی گوش ها نهــان خواهم گفت 

جـز گـــوشِ تـو نشنود حدیث من کَــس
هـــر چند میـــانِ مردُمــــان خواهم گفت

 

دو بیتی های  ناب   

لطفا" اینجا کلیک کنید!

 

آثار ذکر صلواة + بانک اطلاعات مجلات و ماهنامه


آثـــار ذکــــر صلـــواة




لطفا" اینجا کلیک کنید!






بانک اطلاعات مجلات و ماهنامه







تصویر متحـرک


PGKNEEK@CHMAIL.IR پندار ، گفتار ، کردار نیـک APP OSTAD



PGKNEEK@CHMAIL.IR پندار ، گفتار ، کردار نیـک APP OSTAD

PGKNEEK@CHMAIL.IR پندار ، گفتار ، کردار نیـک APP OSTAD  
 پندار ، گفتار ، کردار نیـک PGKNEEK@CHMAIL.IR

با علی بودن …

جرج جرداح مسیحی - پشت کتاب جرج جرداح مسیحی ای علی اگر بگویم تو از مسیح بالاتری، دینم نمی پذیرد اگر بگویم او از تو بالاتر است وجدانم نمی پذیرد نمی گویم تو خدا هستی پس خودت بگو بما ای علی تو کیستی 

 


 - O'Ali, 

If I say you're superior to Jesus Christ,

 my religion cannot accept it!

 If I say he's superior to you, my conscience won't accept it! I don't say you're God! ...So, tell us yourself,

 o'Ali: Who are you?!

 
 پندار ، گفتار ، کردار نیـک PGKNEEK@CHMAIL.IR

نبیند مـــــدعــــــــــى ! !

نبیند مـــــدعــــــــــى جز خویشتن را

که دارد پرده پنـــــــــــــــــدار در پیش

گرت چشم خــــــــــــدا بینى ببخشند

نبینى هیـــچ کس عاجزتر از خویش  


 ((" سعدی - گلستان "

 
 پندار ، گفتار ، کردار نیـک PGKNEEK@CHMAIL.IR

بگذارید و بگذرید !؟

بگذارید و بگذرید،ببینید و دل مبندید،چشمبیاندازید   

بگذارید و بگذرید،ببینید و دلمبندید،چشم بیاندازید 

و دل مبازید،که دیر یا زودباید گذاشت و گذشت.

دکتر علی شریعتی :    (حضرت علی علیه السلام )  


سخن گفتن درباره علی (ع) بینهایت 

دشوار است

 زیرا به عقیده من، علی (ع)یک قهرمان یا

 یک شخصیت تاریخی تنهانیست

هر کس درباره علی (عاز ابعادمختلف 

بررسی کند خود را نه تنها در برابریک فرد 

برجسته انسانی در تاریخ میبیندبلکه

خود را در برابر معجزهای و حتی دربرابر

 یک معمای علمیِ 

«این خلقت»احساس میکند

بنابراین درباره علی (ع)سخن گفتن 

برخلاف آنچه که در وهله اول بهذهن میآید 

درباره یک شخصیت 

بزرگسخن گفتن نیست، 

بلکه درباره "معجزهایاست که به نام انسان و

 به صورت انساندر تاریخ متجلی شده است."

 
 پندار ، گفتار ، کردار نیـک PGKNEEK@CHMAIL.IR

سنجش روانشناختی

سنجشی روان شناختی خود:

✳️درس ١

انسان های بزرگ زودتر از دیگران سلام می دهند

انسان های متوسط در سلام کردن عجله ای ندارند

انسان های کوچک اما منتظرند دیگران به آن ها سلام کنند


✳️درس ٢

انسان های بزرگ اول فکر می کنند، بعد حرف می زنند. 

انسان های متوسط اول حرف می زنند، بعد فکر می کنند

انسان های کوچک اصلا فکر نمی کنندا


✳️درس ٣

انسان های بزرگ بدی های دیگران را فراموش می کنند

انسان های متوسط خوبی های دیگران را فراموش می کنند

انسان های کوچک قبول ندارند که چیزی را فراموش می کنند. 


✳️درس ۴

انسان های بزرگ انتقادپذیرند

انسان های متوسط انتقاد گریزند

انسان های کوچک انتقاد ستیزند. 


✳️درس ۵

انسان های بزرگ اشتباهات خود را جبران می کنند

انسان های متوسط اشتباهات خود را تکرار می کنند

انسان های کوچک اصلا قبول ندارند که در زندگی اشتباه می کنند. 


✳️درس ۶

انسان های بزرگ به فکر حفظ جایگاه دیگران هستند

انسان های متوسط فقط به فکر حفظ جایگاه خود هستند

انسان های کوچک به فکر نابودی جایگاه دیگران هستند. 


✳️درس ٧

انسان های بزرگ به فکر جلب رضایت خداوند متعال هستند

انسان های متوسط به فکر جلب رضایت مردم هستند

انسان های کوچک آنقدر از خود راضی اند که هیچ کس از آن ها راضی نیست. 


✳️درس ٨

انسان های بزرگ خواسته‌های دیگران را تامین می‌کنند

انسان های متوسط تقاضای تامین خواسته هایشان را توسط دیگران دارند. 

انسان های کوچک خواسته هایشان را به دیگران تحمیل می کنند. 


✳️درس ٩

انسان های بزرگ برای احقاق حقوق دیگران می کوشند. 

انسان های متوسط فقط برای اثبات حقوق خود تلاش می کنند. 

انسان های کوچک اما انگار فقط در تضییع حقوق دیگران پافشاری می کنند. 


✳️درس ١٠

انسان‌های خوب کارشان را خوب انجام می دهند، اگرچه تشویق نشوند. 

انسان های متوسط بشرط تشویق، کارشان را خوب انجام می دهند

انسان های کوچک اما تا تنبیه نشوند، کارشان را درست انجام نمی دهند. 


✳️درس ١١

انسان های بزرگ طبق برنامه عبادت می کنند. 

انسان های متوسط بدون برنامه عبادت می کنند. 

انسان های کوچک اصلا عبادت نمی کنند. 


✳️درس ١٢

انسان های بزرگ انرژی فراوانی به شما می دهند.

انسان های متوسط نه انرژی می دهند و نه انرژی می گیرند. 

انسارهای کوچک اما انرژی فراوانی از شما می گیرند. 


✳️درس ١٣

انسان های بزرگ اهل مطالعه و مطالبه‌اند

انسان های متوسط اهل مقایسه و مناظره‌اند

انسان های کوچک اهل مغالطه و مناقشه‌اند. 


✳️درس ١۴

انسان های بزرگ با توجه به واقعیت های مهم تصمیم می گیرند. 

انسان های متوسط با توجه به وقایع نه چندان مهم تصمیم می گیرند. 

واقعیت این است که انسان های کوچک اصلا تصمیمات مهمی نمی گیرند؟


✳️درس ١۵

انسان های بزرگ برای هر کاری مشاوره می کنند

انسان های متوسط همواره مشاهده می کنند. 

انسان های کوچک فقط مشاجره می کنند. 


✳️درس ١۶

انسان های بزرگ در هر فرصتی می اندیشند

انسان های متوسط فرصت اندیشیدن پیدا نمی کنند. 

انسان های کوچک اصلا نیازی به اندیشیدن نمی‌بینند. 


✳️درس ١٧

انسان های بزرگ بی جهت حرف نمی زنند. 

انسان های متوسط خیلی حرف می زنند. 

انسان های کوچک فقط حرف می‌زنند. 


✳️درس ١٨

انسان های بزرگ به حال دوستان مفیدند

انسان های متوسط دوستان به حالشان مفیدند.

انسان های کوچک اصلا دوستی ندارند تا به حالشان مفید باشد. 


✳️درس ١٩

انسان های بزرگ پول را خرج دیگران می کند.

انسان های متوسط پول را خرج خود می کنند.

انسان های کوچک اما خود را خرج پول می کنند.


✳️درس ٢٠

انسان های بزرگ می دانند چرا کار می کنند.

انسان های متوسط نمی دانند چرا کار می کنند.

انسان های کوچک اصلا کاری نمی کنند...١٤٠٠/٠٥/١٠ 

۳۰۰)- کلام امیر

@کلام_امیر

چقدر فاصلة بین دو عمل دور است،

 عملی که

لذتش می رود و کیفر آن می ماند؛

و عملی که

رنج آن می گذرد  و پاداش آن ماندگار است.

#حضرت_علی(علیه السّلام)

پروردگارم بندگی ام را بپذیر

پروردگارم ...

شکوفایی روزت را سپاس می گویم ،

که تاریکی شب را پایان می بخشد 

و تاریکی شب را نظاره گرم که هیاهوی روز را سرانجام است؛

در این میان این "من" هستم که بالا می روم ؛ پایین می ایم ؛

خوشحال و غمگین می شوم؛ 

تهی و سرشار می شوم و باز....

همان می شوم که بودم،

پروردگارا مرا آن گونه کن که می پسندی .

پروردگارم بندگی ام را بپذیر.


حـظـبـرانـه


بنویسم ؛؛

" انشاء الله یا ان شاء الله" ؟؟؟ 

--          --          --        

انشاء الله یعنی :

ما خداوند را خلق کرده ایم!(العیاذ بالله) 


ان شاء الله:یعنی:

اگر خدا مقدر فرمود ; به خواست خدا. 

--          --          --         

<< م.ک :

تفسیر نمونه - جلد پنجم





*مطلبی زیبااز احمد شاملو*

*به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم ... *

*خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده. *

*زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج 40 درجه اضطراب نشان داد. * 

*آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی
سرخرگهایم را مسدود کرده بود ... *
*و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند. *
*به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش  بگیرم. *

*بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم ... *
*فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات
اطرافیانم فراتر ببرم. *

*زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را
آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم ...! *
*.*
*.*
*خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه‌اش
تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده
است استفاده کنم : *

*هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم *



بدهکاریم به یکدیگر و
تمام دوستت دارم های نگفته ای که پشت دیوار غرورمان ماندند و ما آنها را بلعیدیم که بگویم منطقی هستیمّ
دوباره برایت مینویسم ما حالمان خوب است ولی تو باورنکن…..
“خسرو شکیبایی”



 » سنائی »
 
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی
نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت
تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی
تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی
بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی
بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی
بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی
بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی
احد لیس کمثله صمد لیس له ضد
لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی
لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید
مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی
 



در یکی از دبیرستان های تهران هنگام برگزاری امتحانات سال ششم دبیرستان به عنوان موضوع انشا این مطلب داده شد که:
 ''شجاعت یعنی چه؟''
محصلی در قبال این موضوع فقط نوشته بود :
 '' شجاعت یعنی این ''
و برگه ی خود را سفید به ممتحن تحویل داده بود و رفته بود! اما برگه ی آن جوان دست به دست دبیران گشته بود و همه به اتفاق و بدون ...استثنا به ورقه سفید او نمره 20 دادند
فکر میکنید اون دانش آموز چه کسی می تونست باشه؟
.

.

.

.
بالای برگه نوشته بود:
نام و نام خانوادگی : علی شریعتی مزینانی


زیارت اهل قبور

خداوندا  !                

   مرحمت و مغفرتت را مشمول همـــهء اموات بگردان   

            

           آمین یا رب العالمین 





از امیر مؤمنان علیه السّلام روایت * * شده است،
هرکه وارد قبرستان شود و بگوید:

السَّلامُ عَلَى أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا أَهْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مِنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ یَا لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بِحَقِّ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ اغْفِرْ لِمَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ احْشُرْنَا فِی زُمْرَةِ مَنْ قَالَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌّ وَلِیُّ اللَّهِ. 

((= سلام بر اهل لا اله الا اللّه،از اهل لا اله الا اللّه،اى اهل لا اله الا اللّه،به حق لا اله الا اللّه،چگونه یافتید سخن لا اله الا اللّه،را از لا اله الا اللّه،اى لا اله الا اللّه،به حق لا اله‏ الا اللّه،بیامرز هرکه را گفت لا اله الا اللّه،و ما را محشور کن در گروه آنان‏که گفتند:لا اله الا اللّه،محمد رسول‏ اللّه على ولى اللّه ))


* * حق سبحانه و تعالى ثواب پنجاه سال عبادت را براى او بنویسد و گناه پنجاه ساله را از او و پدر و مادرش محو نماید.
سپس سوره«قدر»را هفت بار بخوانید.
{ هرکه سوره«قدر»را هفت بار نزد قبر مؤمنى بخواند،حق تعالى فرشته‏اى به سوى قبر او بفرستد،که خدا را نزد قبر او عبادت کند،و حق تعالى ثواب عمل این فرشته را براى آن مرده بنویسد }
و با هفت بار خواندن سوره«قدر»، و خواندن سوره«حمد»و«فلق» و«ناس» و«توحید» و«آیة الکرسى»((هر کدام سه بار))  حق تعالى براى او به عدد خلق،از زمان آدم تا قیام قیامت،حسنات‏ بنویسد


آثار وبرکات زیارت اهل قبور 
<<   م . ک .
http://ketabeqom.com/fa/sites/bookInfo?bId=22166   >>




جبرئیل

رزوی جبرئیل

[size=medium]

پیامبر عظیم الشان اسلام ( صلی الله علیه و اله ) به امیر مومنان علی ( علیه السلام ) فرمود : ای علی ! جبرئیل ( آن فرشته محبوب و مقرب خداوند ) آرزو می کند تا به خاطر هفت کردار ، از جنس انسان باشد :


۱) نماز جماعت


۲) همنشینی با علما و دانشمندان


۳) صلح و آشتی دادن دو دشمن


۴) به یتیمان و بی سرپرستان ، رسیدگی و احترام کردن


۵) عیادت و سرکشی بیماران


۶) تشیع جنازه نمودن


۷) در موسم حج آب به تشنگان دادن



ای علی ! حتما برای انجام این هفت عمل حریص باش


( المواعظ العددیه ص ۱۹۵ به نقل از پندهای جاویدان ، محمد محمدی اشتهاردی ناشر مهدی یار زمستان ۸۳ ص ۸۷)[/size]

  

دروغ گفتم وبرگشتم ! …


 … دروغ گفتم وبرگشتم ! …


حکایتی از بهلول گنابادی... :


حاج حسین احمدی خمینی نقل می‌کند که:

 آقای بهلول را دیدم؛ از ایشان پرسیدم کجا بودید؟

گفت : جمکران.

گفتم : برای چه رفته بودید؟

گفت: رفتم دویست تا دروغ گفتم و برگشتم.

 هررکعت صدمرتبه آیهءشریفه

"إیّاکَ نَعبُدُ و إیاکَ نَستَعین"




 بشتابید بشتابید :

جنس ارزان دارم

دروغ رنگارنگ

غیبت شیرین

تهمت جدید

این ندای شیطان برای زمینیان بود

همه در حال خرید بودند

خودم را به سختی از لابه لای جمعیت رساندم

از اجناسش خریدم

ناگهان نظرم جلب شد کمی آنطرف تر

امام زمان بود دعایمان میکرد


شرمگین شدم.......شرمگین !