برای خندیدن وقت بگذارید،
زیرا
موسیقی قلب شماست.
برای گریه کردن وقت بگذارید،
زیرا
نشانه یک قلب بزرگ است.
برای خواندن وقت بگذارید،
زیرا
منبع کسب دانش است.
برای رؤیا پردازی وقت بگذارید،
زیرا
سرچشمه شادی است.
برای فکر کردن وقت بگذارید،
زیرا
کلید موفقیت شما است.
برای کودکانه بازی کردن وقت بگذارید.
زیرا
یاد آور شادابی دوران کودکی است.
برای گوش کردن وقت بگذارید،
زیرا
نیروی هوش است.
برای زندگی کردن وقت بگذارید،
زیرا
زمان به سرعت میگذرد و هرگز باز نمی گردد.
.
.
مأموریت ما در زندگی...
بدون مشکل زیستن نیست!
با انگیزه زیستن است
خدایا. . .
سپاس از رنج هایی که ما را
به تو نزدیک تر کردند !
سپاس از فقری که سبب شد
ثروت درونی مون را کشف کنیم !
سپاس از هجرانی که
ارزش عشقمان را به ما نشان داد.
سپاس از دشمنان و سخن چینان که
ارزش دوستی را به ما نشان دادند !
آدم های موقتی،
درس های دائمی می دهند!
پندار ، گفتار ، کردار نیـک PGKNEEK@CHMAIL.IR
شجاع ترین آدمها کیا هستند ؟
معلم به بچه ها گفت :
" تو یه کاغذ بنویسید به نظرتون شجاع ترین آدما کیان ؟
بهترین متن جایزه داره "
یکی نوشت : اون که بادشمن می جنگه "
یکی نوشته بود:
غواص که بدون محافظ تواقیانوس با کوسه ها شنامیکننه
یه نفر نوشته بود : فضانورد که به فضا میره "
یکی دیگه نوشته بود :
اونایی که تنها چادرمیزنن تو جنگل از حیوونا نمیترسن . و...
هر کی یه چیزی نوشته بود اما
این نوشته همه ، تو کاغذ نوشته شده بود :
و لی !!!!!
" شجاع ترین آدما اونائی هستند کـه خجالت نمیکشن
و دست پدرمادرشونو میبوسن...نه سنگ قبرشونو...!!! "
قطره اشکی بر پهنای صورت معلم دوید.
به همراه زمزمه ای ...
افسوس منهم شجاع نبودم...
یادمون باشه
تو خونه ای که {بزرگترها} کوچک میشن
{کوچکترها} هرگز بزرگ نمیشن
─═हई
پادشاهی در مرو سگان تربیت شده ای در زنجیر داشت که هر یک به هیبت گرازی بود.. پادشاه این سگ ها را برای از بین بردن مخالفان دربند کرده بود.. اگر کسی با اوامر شاه مخالفت می کرد مأموران شاه آن شخص را جلوی سگان می انداختند و سگ ها نیز او را در چشم برهم زدنی پاره پاره می کردند.. یکی از ندیمان شاه که خیلی زیرک بود با خود اندیشید که اگر روزی شاه بر او خشم گرفت و او را جلوی سگان انداخت چه کند..؟ با این فکر وحشت سراپای وجودش را گرفت اما پس از مدتی به این فکر افتاد که این سگان را دست آموز کند لذا هر روز گوسفندی می کشت و گوشت آن را با دست خود به سگان می داد و آنقدر این کار را تکرار کرد که اگر یک روز غیبت می کرد روز بعد سگان با دیدن او به شدت دم تکان می دادند و منتظر نوازش او می شدند.. روزی پادشاه بر آن مرد خشم گرفت و دستور داد که او را جلوی سگان بیندازند. مأموران شاه آن مرد را کت بسته جلوی سگان انداختند اما سگ ها که منعم خود را می شناختند دور او حلقه زدند و سرها را به روی دست ها گذاشتند و خوابیدند و تا یک شبانه روز به همین منوال گذشت.. فردای آن روز رئیس مأموران که از پشیمانی شاه آگاه شد به نزد وی رفت و ماجرای نخوردن سگان را بازگو کرد و به شاه گفت:این شخص نه آدمی، فرشته است کایزد ز کرامتش سرشته است.. او در دهن سگان نشسته،دندان سگان به مهر بسته.. پادشاه با شتاب آمد تا آن صحنه را ببیند و سپس گریان به دست و پای آن مرد افتاد و عذر خواست و گفت: تو چه کردی که سگان تو را نخوردند.. مرد گفت: ده سال نوکری تو را کردم این شد عاقبتم اما چند بار به این سگان خدمت کردم و به آن ها غذا دادم و آن ها مرا ندریدند.. سگ صلح کند به استخوانی، ناکس نکند وفا به جانی...!
دُعای مجرب
کتاب «الکلم الطیّب» آورده است که شیخ على مکّى فرمود:
من به شدّت دچار گرفتارى و مشکلات شدم و دشمنانم نیز پیوسته حقوق مرا پایمال مىکردند، تا جایى که ترسیدم جانم را نیز از کف بدهم و کشته شوم. در همین اوضاع دعایى را دیدم که داخل جیبم بود – در حالى که کسى آن را به من نداده بود – .
از این جریان در شگفت شدم و پیوسته حیران بودم تا آن که در عالم خواب شخصى را در قیافه صالحان و زاهدان دیدم که به من گفت: آن دعا را، ما به تو دادیم؛ آن را بخوان که از گرفتارى و مشکلات رهایى یابى . و برایم روشن نشد که گوینده آن کیست؟ و این جریان بر شگفتى و حیرتم افزود؛ تا آن که امام عصر ارواحنا فداه را در خواب دیدم که به من فرمود :
دعایى را که به تو عطا کردم بخوان ، و به هر کسى که مىخواهى بیاموز .
من بارها آن دعا را تجربه کردم و هر بار گشایشى سریع در کارم مشاهده کردم تا آن که آن را براى مدّتى گم کردم و پیوسته تأسّف مىخوردم و از رفتار بد خویش استغفار مىکردم ؛ تا این که شخصى نزد من آمد و گفت : این دعا در فلان جا از تو افتاده است .
البتّه من به خاطر نداشتم که آنجا رفته باشم ، ولى به هر حال آن را پیدا کردم و برداشتم و سجده شکر الهى به جاى آوردم . و دعا این است :
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
رَبِ اَسئَلُکَ مَدَداً روحانیّاً تَقوی بِهِ قوایَ الکُلِیة و الجُزئیة ، حَتی اَقهَرَ بِمَبادی نَفسی کُلُ نَفسٍ قاهِرَةٍ فَتَنقَبِضَ لی اِشارَةُ َقائِقِها، اِنقباضاً تَسقُط بِه قُواها ، حَتی لا بَیقی فِی الکَونِ ذُو رُوحٍ اِلّا وَ نارُ قَهری قَد اَحرَقَت ظُهُورَه.یا شَدیدُ یا شَدیدُ یا ذَالبَطشِ الشَدید یا قاهِرُ یا قَهّار، اَسئَلُکَ بِما اَودَعتَهُ عِزرائیلَ مِن اَسمائِک اَلقَهریة ، فَانفَعَلَت لَه النُفُوس بِالقَهرِ اَن تودِعَنی هذا السِّرِّ فی هذهِ السّاعّةِ حَتی اُلَیِن بِه کِلَّ صَعبٍ وَ اُذَلِّل بِه کُلَّ مَنیع ،بِقُوَتِکَ یا ذَا القُوَةِ المَتین.
این دعا هنگام سحر – در صورت امکان – سه مرتبه و هنگام صبح سه مرتبه و در شب نیز سه مرتبه خوانده شود . البتّه اگر مشکلات خواننده این دعا بسیار سخت و غیر قابل تحمّل است پس از قرائت دعا سى مرتبه این دعا را نیز بخواند :
یا رَحْمانُ یا رَحیمُ ، یا أَرْحَمَ الرَّاحِمینَ ، أَسْئَلُکَ اللُّطْفَ بِما جَرَتْ بِهِ الْمَقادیرُ .
===================
منبع:
کتاب منتخب صحیفه مهدیه ص ۳۶۴ مولف:
سید مرتضی مجتهدی سیستانی کتاب صحیفه مهدیه کامل ص ۳۹۹ مولف: سید مرتضی مجتهدی سیستانی
===================
مراقب افکارت باش که به گفتارت تبدیل می شوند.
مراقب گفتارت باش که آنها به کردارت تبدیل می شوند.
مراقب کردارت باش که آنها به عادت تبدیل می شوند.
مراقب عادتت باش که آنها به شخصیتت تبدیل می شوند.
مراقب شخصیتت باش که آنها به سرنوشتت تبدیل می شوند.
ای مخـــزن سِـرّ کردگـــار ادرکنــــــی
ای هم تونهان ؛ هم آشکار ادرکنـــی
بگزیــده برای خویش هرکـٓس ؛ یاری
ای در دو جهان مرا تو یار ادرکنــــی
دیکشنری چند زبانه آنلاین
لطفا" اینجا یــا روی عکس کلیک کنید!
واژه یاب
لطفا" اینجا یــا روی عکس کلیک کنید!
بهترین و زیباترین اشعار و قطعات فارسی
لطفا" اینجا یــا روی عکس کلیک کنید!
اشعار کامل شاعران
لطفا" اینجا یــا روی عکس کلیک کنید!
گنجینه بهترین اشعار
هر کس بد ما به خلق گوید
ما دیده ی دل نمی خراشیم
ما خوبیِ او به خلق گوییم
تا هر دو دروغ گفته باشیم
لطایف و ظرایف ادبی
تـا توانــــی دفع غم از خاطر غمنـــــــــاک کن
در جهان گریاندن آسـان است اشکی پاک کن
از خداوند ولی التّوفیق ؛ درخواستن توفیق
دو بیتی های ناب
بـــا تــو سخنانِ بـــی زبان خواهم گفت
از جمله ی گوش ها نهــان خواهم گفت
جـز گـــوشِ تـو نشنود حدیث من کَــس
هـــر چند میـــانِ مردُمــــان خواهم گفت
دو بیتی های ناب
لطفا" اینجا کلیک کنید!
جرج جرداح مسیحی - پشت کتاب جرج جرداح مسیحی ای علی اگر بگویم تو از مسیح بالاتری، دینم نمی پذیرد اگر بگویم او از تو بالاتر است وجدانم نمی پذیرد نمی گویم تو خدا هستی پس خودت بگو بما ای علی تو کیستی
- O'Ali,
If I say you're superior to Jesus Christ,
my religion cannot accept it!
If I say he's superior to you, my conscience won't accept it! I don't say you're God! ...So, tell us yourself,
o'Ali: Who are you?!
نبیند مـــــدعــــــــــى جز خویشتن را
که دارد پرده پنـــــــــــــــــدار در پیش
گرت چشم خــــــــــــدا بینى ببخشند
نبینى هیـــچ کس عاجزتر از خویش
((" سعدی - گلستان "
بگذارید و بگذرید،ببینید و دل مبندید،چشمبیاندازید
بگذارید و بگذرید،ببینید و دلمبندید،چشم بیاندازید
و دل مبازید،که دیر یا زودباید گذاشت و گذشت.
دکتر علی شریعتی : (حضرت علی علیه السلام )
سخن گفتن درباره علی (ع) بینهایت
دشوار است
زیرا به عقیده من، علی (ع)یک قهرمان یا
یک شخصیت تاریخی تنهانیست.
هر کس درباره علی (ع) از ابعادمختلف
بررسی کند خود را نه تنها در برابریک فرد
برجسته انسانی در تاریخ میبیندبلکه
خود را در برابر معجزهای و حتی دربرابر
یک معمای علمیِ
«این خلقت»احساس میکند.
بنابراین درباره علی (ع)سخن گفتن
برخلاف آنچه که در وهله اول بهذهن میآید
درباره یک شخصیت
بزرگسخن گفتن نیست،
بلکه درباره "معجزهایاست که به نام انسان و
به صورت انساندر تاریخ متجلی شده است."
سنجشی روان شناختی خود:
✳️درس ١
انسان های بزرگ زودتر از دیگران سلام می دهند
انسان های متوسط در سلام کردن عجله ای ندارند
انسان های کوچک اما منتظرند دیگران به آن ها سلام کنند
✳️درس ٢
انسان های بزرگ اول فکر می کنند، بعد حرف می زنند.
انسان های متوسط اول حرف می زنند، بعد فکر می کنند
انسان های کوچک اصلا فکر نمی کنندا
✳️درس ٣
انسان های بزرگ بدی های دیگران را فراموش می کنند
انسان های متوسط خوبی های دیگران را فراموش می کنند
انسان های کوچک قبول ندارند که چیزی را فراموش می کنند.
✳️درس ۴
انسان های بزرگ انتقادپذیرند
انسان های متوسط انتقاد گریزند
انسان های کوچک انتقاد ستیزند.
✳️درس ۵
انسان های بزرگ اشتباهات خود را جبران می کنند
انسان های متوسط اشتباهات خود را تکرار می کنند
انسان های کوچک اصلا قبول ندارند که در زندگی اشتباه می کنند.
✳️درس ۶
انسان های بزرگ به فکر حفظ جایگاه دیگران هستند
انسان های متوسط فقط به فکر حفظ جایگاه خود هستند
انسان های کوچک به فکر نابودی جایگاه دیگران هستند.
✳️درس ٧
انسان های بزرگ به فکر جلب رضایت خداوند متعال هستند
انسان های متوسط به فکر جلب رضایت مردم هستند
انسان های کوچک آنقدر از خود راضی اند که هیچ کس از آن ها راضی نیست.
✳️درس ٨
انسان های بزرگ خواستههای دیگران را تامین میکنند
انسان های متوسط تقاضای تامین خواسته هایشان را توسط دیگران دارند.
انسان های کوچک خواسته هایشان را به دیگران تحمیل می کنند.
✳️درس ٩
انسان های بزرگ برای احقاق حقوق دیگران می کوشند.
انسان های متوسط فقط برای اثبات حقوق خود تلاش می کنند.
انسان های کوچک اما انگار فقط در تضییع حقوق دیگران پافشاری می کنند.
✳️درس ١٠
انسانهای خوب کارشان را خوب انجام می دهند، اگرچه تشویق نشوند.
انسان های متوسط بشرط تشویق، کارشان را خوب انجام می دهند
انسان های کوچک اما تا تنبیه نشوند، کارشان را درست انجام نمی دهند.
✳️درس ١١
انسان های بزرگ طبق برنامه عبادت می کنند.
انسان های متوسط بدون برنامه عبادت می کنند.
انسان های کوچک اصلا عبادت نمی کنند.
✳️درس ١٢
انسان های بزرگ انرژی فراوانی به شما می دهند.
انسان های متوسط نه انرژی می دهند و نه انرژی می گیرند.
انسارهای کوچک اما انرژی فراوانی از شما می گیرند.
✳️درس ١٣
انسان های بزرگ اهل مطالعه و مطالبهاند
انسان های متوسط اهل مقایسه و مناظرهاند
انسان های کوچک اهل مغالطه و مناقشهاند.
✳️درس ١۴
انسان های بزرگ با توجه به واقعیت های مهم تصمیم می گیرند.
انسان های متوسط با توجه به وقایع نه چندان مهم تصمیم می گیرند.
واقعیت این است که انسان های کوچک اصلا تصمیمات مهمی نمی گیرند؟
✳️درس ١۵
انسان های بزرگ برای هر کاری مشاوره می کنند
انسان های متوسط همواره مشاهده می کنند.
انسان های کوچک فقط مشاجره می کنند.
✳️درس ١۶
انسان های بزرگ در هر فرصتی می اندیشند
انسان های متوسط فرصت اندیشیدن پیدا نمی کنند.
انسان های کوچک اصلا نیازی به اندیشیدن نمیبینند.
✳️درس ١٧
انسان های بزرگ بی جهت حرف نمی زنند.
انسان های متوسط خیلی حرف می زنند.
انسان های کوچک فقط حرف میزنند.
✳️درس ١٨
انسان های بزرگ به حال دوستان مفیدند
انسان های متوسط دوستان به حالشان مفیدند.
انسان های کوچک اصلا دوستی ندارند تا به حالشان مفید باشد.
✳️درس ١٩
انسان های بزرگ پول را خرج دیگران می کند.
انسان های متوسط پول را خرج خود می کنند.
انسان های کوچک اما خود را خرج پول می کنند.
✳️درس ٢٠
انسان های بزرگ می دانند چرا کار می کنند.
انسان های متوسط نمی دانند چرا کار می کنند.
انسان های کوچک اصلا کاری نمی کنند...١٤٠٠/٠٥/١٠
@کلام_امیر
چقدر فاصلة بین دو عمل دور است،
عملی که
لذتش می رود و کیفر آن می ماند؛
و عملی که
رنج آن می گذرد و پاداش آن ماندگار است.
#حضرت_علی(علیه السّلام)
پروردگارم ...
شکوفایی روزت را سپاس می گویم ،
که تاریکی شب را پایان می بخشد
و تاریکی شب را نظاره گرم که هیاهوی روز را سرانجام است؛
در این میان این "من" هستم که بالا می روم ؛ پایین می ایم ؛
خوشحال و غمگین می شوم؛
تهی و سرشار می شوم و باز....
همان می شوم که بودم،
پروردگارا مرا آن گونه کن که می پسندی .
پروردگارم بندگی ام را بپذیر.
بنویسم ؛؛
" انشاء الله یا ان شاء الله" ؟؟؟
-- -- --
انشاء الله یعنی :
ما خداوند را خلق کرده ایم!(العیاذ بالله)
ان شاء الله:یعنی:
اگر خدا مقدر فرمود ; به خواست خدا.
-- -- --
<< م.ک :
تفسیر نمونه - جلد پنجم
خداوندا !
مرحمت و مغفرتت را مشمول همـــهء اموات بگردان
آمین یا رب العالمین
رزوی جبرئیل
[size=medium]
پیامبر عظیم الشان اسلام ( صلی الله علیه و اله ) به امیر مومنان علی ( علیه السلام ) فرمود : ای علی ! جبرئیل ( آن فرشته محبوب و مقرب خداوند ) آرزو می کند تا به خاطر هفت کردار ، از جنس انسان باشد :
۱) نماز جماعت
۲) همنشینی با علما و دانشمندان
۳) صلح و آشتی دادن دو دشمن
۴) به یتیمان و بی سرپرستان ، رسیدگی و احترام کردن
۵) عیادت و سرکشی بیماران
۶) تشیع جنازه نمودن
۷) در موسم حج آب به تشنگان دادن
ای علی ! حتما برای انجام این هفت عمل حریص باش
( المواعظ العددیه ص ۱۹۵ به نقل از پندهای جاویدان ، محمد محمدی اشتهاردی ناشر مهدی یار زمستان ۸۳ ص ۸۷)[/size]
… دروغ گفتم وبرگشتم ! …
حکایتی از بهلول گنابادی... :
حاج حسین احمدی خمینی نقل میکند که:
آقای بهلول را دیدم؛ از ایشان پرسیدم کجا بودید؟
گفت : جمکران.
گفتم : برای چه رفته بودید؟
گفت: رفتم دویست تا دروغ گفتم و برگشتم.
هررکعت صدمرتبه آیهءشریفه
"إیّاکَ نَعبُدُ و إیاکَ نَستَعین"
بشتابید بشتابید :
جنس ارزان دارم
دروغ رنگارنگ
غیبت شیرین
تهمت جدید
این ندای شیطان برای زمینیان بود
همه در حال خرید بودند
خودم را به سختی از لابه لای جمعیت رساندم
از اجناسش خریدم
ناگهان نظرم جلب شد کمی آنطرف تر
امام زمان بود دعایمان میکرد
شرمگین شدم.......شرمگین !